ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بشربن منصور بصری. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بصری. محدث است. او از نعیم بن ابی هند و از او ابن العوام روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) البصری. محدث است. او از حسن و از او منصوربن المعتمر روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بطلیوسی. رجوع به عبدالله بن محمد بن السید نحوی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بغوی. رجوع به حسین بن مسعودبن محمد فقیه... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بکائی. رجوع به زیادبن عبدالله بن طفیل بکائی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بکربن سهل دمیاطی. رجوع به دمیاطی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بکربن محمد بن خلف بن حیان بن صدقه. معروف به وکیع قاضی. او در اول کاتب ابی عمر محمد بن یوسف بن یعقوب قاضی بود و سپس برتبهء قضاء بعض نواحی رسید و از تألیفات اوست: کتاب اخبار القضاه و تاریخهم و احکامهم. کتاب الشریف....
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بکربن مضربن حکیم بن سلیمان بصری. و گروهی کنیت او را ابوعبدالملک گفته اند. رجوع به بکر... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بهاءالدین عبدالله بن عبدالرحمن هاشمی مصری. معروف به ابن عقیل. رجوع به ابن عقیل و رجوع به عبدالله... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) بیان بن عمر البخاری. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) تاج الدین جعبری. رجوع به ابومحمد جعبری شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) تبریزی. مورخ. صاحب قاموس الاعلام گوید: وی تاریخ محمد بن جریر طبری را بنام ابوصالح بن نوح بفارسی کرده و وقایع بعد از روزگار طبری تا زمان خویش بر آن مزید کرده است. وفات ابومحمد به سال 512 ه . ق. بوده است. و ظاهراً...
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) ترسابادی. یکی از علماء نحو معاصر ابن کیسان و زجاج، و ابن کیسان او را ستوده و بر خود و دیگر هم عصران فضل و مزیت نهاده است. رجوع به معجم الادباء چ مارگلیوث ج 7 ص 144 شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) تستری. رجوع به سهل بن عبدالله بن رفیع تستری شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) توفیق بن محمد بن حسین بن عبیداللهبن محمد بن زریق. رجوع به توفیق... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) ثابت بن ابی ثابت عبدالعزیز لغوی. رجوع به ثابت بن ابی ثابت عبدالعزیز شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) ثابت بن اسلم بنانی. صاحب انس بن مالک و حسن بصری. تابعی است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) جابربن سلیم المسلمی. محدث است. او از عثمان بن صفوان و از او منصوربن ابی مزاحم روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) جابربن یزید جعفی و گروهی کنیت او را ابویزید گفته اند. محدث و ثقه است. مسعربن کدام و سفیان بن سعید و حسن بن صالح از او روایت کنند.
