ابوشرحبیل
[اَ شُ رَ] (اِخ) جعفربن ربیعه. محدّث است.
ابوشرحبیل
[اَ شُ رَ] (اِخ) ذوکلاع. محدّث است.
ابوشرحبیل
[اَ شُ رَ] (اِخ) سلام بن شرحبیل. او از حیه و سواء پسران خالد روایت کند.
ابوشرحبیل
[اَ شُ رَ] (اِخ) مالک بن ذی حمامه. صفوان بن عمرو از او روایت کند.
ابوشرقی
[اَ شَ] (اِخ) از روات حدیث است و از ابی عثمان النهدی روایت کند.
ابوشریح
[اَ شَ / اَ شُ رَ] (ع اِ مرکب)شرم زن.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) او از ابی مینا روایت کند.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) انصاری. صحابی است.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) اوس بن حجر. رجوع به اوس... شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) خزاعی کعبی. خویلدبن عمرو، یا عمروبن خویلد، یا کعب بن عمرو، و یا هانی بن عمرو و یا عبدالرحمن بن عمرو. صحابی است. او پیش از یوم الفتح ایمان آورد و بدان روز حامل یکی از رایات جیش بود و به سال 68 ه .ق. در...
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) صباره بن مالک. محدّث است و بقیه بن مالک از او روایت کند.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) عبدالرحمن بن شریح الاسکندرانی. رجوع به عبدالرحمن... شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) عبدالرحمن بن عمرو. رجوع به ابوشریح خزاعی کعبی شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) عبدالرحمن بن میسره الحضرمی. از روات حدیث است و محمّدبن عمر المحرزی از او روایت کند.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) عمروبن خویلد. رجوع به ابوشریح خزاعی شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) کعبی. رجوع به ابو شریح خزاعی شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) هانی بن عبدالله. صحابی است.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) هانی بن عمرو. رجوع به ابوشریح خزاعی شود.
ابوشریح
[اَ شُ رَ] (اِخ) هانی بن یزید حارثی. پدر شریح بن هانی صاحب امیرالمؤمنین علی علیه السّلام. صحابی است.
ابوشریره
[اَ شُ رَ رَ] (اِخ) جبله بن سُحَیم. رجوع به جبله ... شود.
