ابودره

[اَ ؟ رْ رَ] (اِخ) بَلَوی. صحابی است.


ابودسمه

[اَ ؟] (اِخ) حبان بن یزید. محدث است.


ابودعامه

[اَ دِ مَ] (اِخ) بشیر غنوی. محدث است.


ابودعامه

[اَ دِ مَ] (اِخ) علی بن برید ابوالحسن. رجوع به علی... شود.


ابودعامه العبسی

[اَ دِ مَ تِلْ عَ] (اِخ)یکی از فصحای اعراب. علامهء راویه. اصل او از بادیه است، مدتی دراز در حضر بسر برد و ملتزم خدمت برامکه بود و اسم او علی بن مرثد است. از اوست: کتاب الشعر و الشعراء. (ابن الندیم).


ابودغفاء

[اَ دَ] (ع ص مرکب) یا ابودعفاء. احمق. و ابن برّی از ابن حمزه و او از ابوریاش آرد که ابودغفاء به معنی محمق است چنانکه ابولیلی. و این شعر ابن احمر را شاهد آورده است:
یُدَنّس عرضه لینال عرضی
ابادعفاء ولّدها فقارا.


ابودغفل

[اَ دَ فَ] (ع اِ مرکب) فیل. (المزهر). پیل. (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی). ابوالحجاج. (مهذب الاسماء). ابوحرماز.


ابودغفل

[اَ دَ فَ] (اِخ) ایاس بن دغفل. محدث است.


ابودفافه

[اَ ؟] (اِخ) احمدبن منصور. شاعری مقل از عرب. (ابن الندیم).


ابودقطیقا

[اَ دِ] (معرب، اِ) (از یونانی آپُدیختی خُس)(1) این اصطلاح در تداول ارسطو معنی قضیهء برهانی میدهد یعنی قضیه ای مسلمه که برهان بر آن قائم شده و قابل نقض نیست. و ابن الندیم گوید: و هو آنالوطیقا الثانی و مراد ابن الندیم مبحث البرهان منطق ارسطو است(2). و کانت...


ابودقیق

[اَ دَ] (ع اِ مرکب)(1) حور. سپیدار. سفیدار. تبریزی.
.
(فرانسوی)
(1) - Grisaille. Peuplier blanc


ابودقیق فارسی

[اَ دَ قی قِ] (اِخ)(ترکیب وصفی، اِ مرکب)(1) زنجبیل العجم. حشیشه الجمال الفارسیه. اشترغاز فارسی. شوک الجمال.
(1) - Panache de Perse. Fritillaire de .
(فرانسوی) Perse


ابودلامه

[اَ دُ مَ] (اِخ) نام کوهی مشرف بر حجون مکه. (تاج العروس). در منتهی الارب جیحون به جای حجون آمده و غلط است.


ابودلامه

[اَ دُ مَ] (اِخ) زندبن جون کوفی. شاعر مخضرمی (مخضرمی الدولتین)، از موالی بنی اسد، ندیم سفاح و منصور و مهدی است. صاحب نوادر و حکایات و ادب و نظم، و طبع او بمجون و فکاهه مائل است. وفات وی به سال 160 یا 170 ه . ق. روی داد....


ابودلف

[اَ دُ لَ] (ع اِ مرکب) (اِخ) خنزیر. (المزهر). خوک. کاس. بغرا.


ابودلف

[اَ دُ لَ] (اِخ) ظاهراً نام پدر علی دیلم دهقان طوسی است، که حکیم جلیل بلقاسم فردوسی در قطعهء ذیل ایادی او را نسبت بخود می ستاید:
از آن نامور نامداران شهر(1)
علی دیلم بودُلَف راست بهر(2)
که همواره کارم بخوبی روان
همی داشت آن مرد روشن روان.
(1) - ن ل: در این نامه...


ابودلف

[اَ دُ لَ] (اِخ) شیبان بن عبدالعزیز الیشکری الخارجی الحروری. رجوع به شیبان... شود.


ابودلف

[اَ دُ لَ] (اِخ) قاسم بن عیسی بن ادریس بن معقل بن عمیربن شیخ بن معاویه بن خزاعی بن عبدالعزی بن دُلف عجلی. یکی از سرهنگان مأمون خلیفه و معتصم و یکی از اسخیا و جوانمردان بزرگوار و شجاع و صاحب وقایع مشهوره و صنائع مأثوره. او مرجع ادبا و...


ابودلف

[اَ دُ لَ] (اِخ) (شاه...) کرکری. حکمران ارّان. ممدوح اسدی و قطران است. اسدی گرشاسب نامه را به نام او کرده است به سال 458 ه . ق. گفته اند اصل او عرب و شیبانی است و معهذا شعرا و ادبای فارسی زبان از او صلتها یافته اند.


ابودلف

[اَ دُ لَ] (اِخ) ینبوعی. نام رحّاله ای است معاصر ابن الندیم صاحب الفهرست. رجوع به مسعربن مهلهل شود.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید