ابراهیم مرحومی
[اِ مِ مَرْ] (اِخ) از علمای مصر در قرن یازدهم هجری. مولد به سال 1000 ه .ق . به منوفیه و وفات در 1073. او را بر کتاب شرح الغایهء خطیب حاشیه ای است.
ابراهیم مروزی
[اِ مِ مَ وَ] (اِخ)ابویحیی. رجوع به ابویحیی... شود.
ابراهیم مرینی
[اِ مِ مَ] (اِخ) سیزدهمین سلطان مرینی از پادشاهان بربر در مراکش (760 ه .ق .). رجوع به ابوسالم مرینی شود.
ابراهیم منصور
[اِ مِ مَ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن شیرکوه شود.
ابراهیم منصور
[اِ مِ مَ] (اِخ) اص یهودی از مردم الزاس یکی از ایالات فرانسه و در عسکر هوسار فرانسه خدمت میکرده و سپس به اسلامبول رفته و از طرف سلطان سلیم ثالث مأمور تنظیم عساکر گردیده و در سلک سپاهیان سلطان سلیم درآمده اسلام آورد و نام خود را ابراهیم منصور...
ابراهیم منصور
[اِ مِ مَ] (اِخ) رجوع به ابواسحاق عراقی شود.
ابراهیم منطقی
[اِ مِ مَ طِ] (اِخ)رضی الدین ابراهیم بن سلیمان رومی. عالمی فاضل و متدین بود. هفت بار بحج رفت و در 732 ه .ق . به دمشق درگذشت.
ابراهیم مؤدب
[اِ مِ مُ ءَدْ دِ] (اِخ) رجوع به ابواسحاق ابراهیم مؤدب شود.
ابراهیم موصلی
[اِ مِ مَ / مو صِ] (اِخ)رجوع به ابراهیم بن ماهان شود.
ابراهیم میرزا
[اِ] (اِخ) برادرزادهء نادرشاه افشار. چون برادر او علیشاه (عادل شاه) در مشهد مقدس جانشین نادر گشت ابراهیم میرزا صاحب اختیار فارس شد و در سال 1162 ه .ق . بمخالفت علیشاه برخاسته بین آنان در سلطانیه محاربتی روی داد. علیشاه مغلوب و اسیر گشت و ابراهیم میرزا خود را...
ابراهیم میرزا
[اِ] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن شاهرخ شود.
ابراهیم میرزا
[اِ] (اِخ) فرزند بهرام میرزابن شاه اسماعیل صفوی. او شاعر بوده و جاهی تخلص میکرده و به امر جد خود اسماعیل بقتل رسیده است.
ابراهیم میرزا
[اِ] (اِخ) از امرای بدخشان، فرزند سلیمان میرزا. آنگاه که با پدر خویش به تسخیر بلخ رفت در جنگ اسیر شد و در 967 ه .ق . به امر محمدخان حاکم بلخ کشته گشت.
ابراهیم میرزا
[اِ] (اِخ) اردوبادی. شاعر فارسی. در زمان سلطنت شاه جهان بهندوستان رفت و معلم فرزندان جعفرخان گردید و عاقبت در زمرهء درویشان درآمده ترک و تجرید گزید.
ابراهیم میسی
[اِ مِ می] (اِخ) رجوع به ابن مفلح شود.
ابراهیم نازویه
[اِ مِ یَ / وَیْهْ] (اِخ) از عرفای مائهء چهارم هجری، از مردم نیشابور و قبر او بدانجا معروف است. و او را از آن رو نازویه می گفتند که آوازی خوش و سیمائی دلکش داشت.
ابراهیم نخعی
[اِ مِ نَ خَ] (اِخ)ابوعمران بن یزیدبن اسود تابعی فقیه. اص از مردم یمن بود و در کوفه میزیست. او محضر عایشه را درک کرده و به سال 96 ه .ق . درگذشته است. ابن الندیم زاهدی را به اسم ابراهیم نخعی نام برده و ظاهراً مراد صاحب همین ترجمه...
ابراهیم نظام
[اِ مِ نَظْ ظا] (اِخ) رجوع به ابراهیم بن سیار شود.
ابراهیم نظامشاهی
[اِ مِ نِ] (اِخ)هشتمین شاه از سلسلهء نظامشاهیان احمدنگر هندوستان. جلوس در 1003 ه .ق . و چهار ماه بعد از آن در محاربه ای که میان او و عادلشاه ثانی درگرفت کشته شد.
ابراهیم نیشابوری
[اِ مِ] (اِخ) یکی از محدثین. وفات به سال 380 ه .ق .