یوک

(اِ) نابند. نان بند. رفیده یعنی گرد بالشی که از لته دوخته و خمیر نان را تنک کرده به روی آن گسترانند و بر تنور چسبانند. (از برهان) (ناظم الاطباء). آنچه نان بر آن نهند و در تنور کنند. (انجمن آرا) (آنندراج). || سیخ آهنی که بر بالای تنور نهند...


یوکا

[یوکْ کا] (اِ)(1) قسمی گُل که اصل آن از امریکاست و در آسیا و اروپا در منطقه های معتدله پرورش می دهند و یوکا به هر سالی یک بار گل می دهد. (یادداشت مؤلف).
(1) - Yucca.


یوکابد

[ ] (اِخ) مادر هارون و موسی و مریم و عمهء زوجهء عمرام لاوی. (قاموس کتاب مقدس).


یوکاتان

(اِخ)(1) شبه جزیرهء امریکای جنوبی که خلیج مکزیک را از دریای آنتیل جدا می سازد و مرکز آن شهر مریدا(2) است. (از لاروس).
(1) - Yucatan.
(2) - Merida.


یوکان

(اِ) سطل بی دسته. (یادداشت مؤلف).


یوکوهاما

[یُ کُ] (اِخ)(1) یکی از بزرگترین و معروف ترین شهرهای ژاپن، واقع در جزیرهء بزرگ مرکزی کنار اقیانوس کبیر که بیش از 000،788،1 تن سکنه دارد. مرکز عمدهء صنعت و تجارت است و صنایع فولادسازی و نساجی شیمیایی آن معروف می باشد.
(1) - Yokohama.


یوگا

(هندی، اِ)(1) نام هریک از ادوار هندی عالم. (یادداشت مؤلف). || رودهء گوسفند پاک نکرده. (صحاح الفرس).
(1) - Youga.


یوگان

(اِ) زهدان و بچه دان و مشیمهء آدمی و دیگر حیوانات. (ناظم الاطباء). زهدان. رحم. (صحاح الفرس). بچه دان و مشیمهء آدمی و حیوانات دیگر باشد. (برهان) (آنندراج). || رودهء پاک نکردهء گوسپند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از برهان).


یوگسلاوها

[گُ] (اِخ)(1) (یعنی اسلاوهای جنوبی) به مجموعهء اسلاوهایی اطلاق می شود که در جنوب شرقی اروپا ساکنند که اهم آنها عبارتند از: صربها(2)، سلون ها(3)، کروآتها(4). (فرهنگ فارسی معین).
(1) - Yougoslaves.
(2) - Serbes.
(3) - Slovenes.
(4) - Croates.


یوگسلاوی

[گُ] (اِخ)(1) یوگوسلاوی. کشوری است در اروپای جنوبی که در سال 1918 م. از مجموع صربستان و قره طاغ و بسنی و هرزگوین و کراآسی و اسنووونی و قسمتی از بانات متشکل شد. پایتخت آن بلگراد است. یوگسلاوی کشوری است بیشتر کشاورزی، و هوای آن کوهستانی است و از جبال...


یول

(اِ) ماه قیصری، اول آن مطابق است با اول تموز ماه رومی و بیست وپنجم تیرماه جلالی و سیزدهم ژوئیهء فرانسوی. (یادداشت مؤلف).


یولائوس

[ ] (اِخ) یولاس. ساقی اسکندر یونانی. رجوع به یولاس شود.


یولاخ

(اِ) کشور ناآبادان و بی آب. (ناظم الاطباء). مکان سراب و بی آب و دور از آبادانی را گویند. (برهان) (آنندراج). به احتمالی صورت اصلی کلمه «دیولاخ» بوده است. (یادداشت لغت نامه). و یا کلمهء ترکی است به معنی جایی که علف و سبزهء آن را چیده اند از مصدر...


یولاس

[یُ] (اِخ)(1) یا یولائوس. ساقی اسکندر یونانی که بنابه برخی داستانها مورد بی مهری او قرار گرفته بود و به همدستی مدیوس و دیگران زهر در جام شراب اسکندر ریخت و او را مسموم کرد. (از ایران باستان ص 1927 و 1931).
(1) - Yolas.


یولاف

(اِ)(1) (اصطلاح گیاه شناسی) قسمی از غلات. دوسر. (یادداشت مؤلف). گیاهی است از تیرهء گندمیان(2) که در حدود 80 نوع از آن شناخته شده است و همگی در نقاط سردسیر و مرطوب می رویند. سنبله های این گیاه کم گل است به طوری که هر سنبله بین دو تا چهار...


یولاق

[ ] (اِخ) دهی است از دهستان کوهپایهء بخش مرکزی شهرستان ساوه، واقع در 25هزارگزی شمال باختری ساوه و 180گزی راه عمومی. سکنهء آن 153 تن، آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج1).


یولچی

[یُلْ] (ترکی، ص مرکب، اِ مرکب)(از: یول، راه + چی، پسوند نسبت به فاعلیت) راهنما و هادی راه. (ناظم الاطباء). راهبر. (آنندراج). || گدا. گدای راه نشین. (یادداشت مرحوم دهخدا). || بنابر مشهور ایلچی. (آنندراج).


یولچی

[یُلْ] (اِخ) نام محلی کنار راه قزوین و همدان، میان نجف آباد و آوج، در 251هزارگزی تهران. (یادداشت مؤلف).


یولق ارسلان

[یُ لُ اَ سَ] (اِخ) ابن ملک ارسلان طغرلشاه. رجوع به حسام الدین (یولق ارسلان...) و تاریخ افضل ص76 و 78 شود.


یولقونلو

[یُلْ] (اِخ) دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه، واقع در 6هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب، با 585 تن سکنه. آب آن از زرینه رود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).



ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.