یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) از فِرَق غُلات شیعه، اصحاب محمد بن یعقوب، گویا همان فرقهء غمامیه اند که می گفتند امیرالمؤمنین علی در میان ابر به دنیا می آید. (خاندان نوبختی ص267). اصحاب محمد بن یعقوب باشند و آن فرقه ای از فِرَق هشتگانهء غالیه است و گویند علی هرگاه...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) از فِرَق غُلات شیعه، اصحاب محمد بن یعقوب، گویا همان فرقهء غمامیه اند که می گفتند امیرالمؤمنین علی در میان ابر به دنیا می آید. (خاندان نوبختی ص267). اصحاب محمد بن یعقوب باشند و آن فرقه ای از فِرَق هشتگانهء غالیه است و گویند علی هرگاه...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) نام فرقه ای از خوارج، پیروان یعقوب بن علی کرخی. (یادداشت مؤلف). زیدیه. پیروان یعقوب بن علی کوفی که ابوبکر و عمر را ولی خود می شمردند ولی از آن کسانی هم که از این دو خلیفه تبری داشتند تبری نمی جستند و منکر رجعت اموات...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) نام فرقه ای از خوارج، پیروان یعقوب بن علی کرخی. (یادداشت مؤلف). زیدیه. پیروان یعقوب بن علی کوفی که ابوبکر و عمر را ولی خود می شمردند ولی از آن کسانی هم که از این دو خلیفه تبری داشتند تبری نمی جستند و منکر رجعت اموات...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) نامی است که در ایران به بعقوبه دهند. (یادداشت مؤلف).
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ) نامی است که در ایران به بعقوبه دهند. (یادداشت مؤلف).
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ)(1) فرقه ای از نصاری، آل یعقوب الرادعی و آنان قایل به اتحاد لاهوت و ناسوت باشند. (از تاج العروس). فرقه ای از مسیحیان، پیروان یعقوب باراده اسقف انطاکیه در سدهء ششم م. در شام و بین النهرین، و معتقد بودند که مسیح حاصل ترکیب و اتحاد...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ)(1) فرقه ای از نصاری، آل یعقوب الرادعی و آنان قایل به اتحاد لاهوت و ناسوت باشند. (از تاج العروس). فرقه ای از مسیحیان، پیروان یعقوب باراده اسقف انطاکیه در سدهء ششم م. در شام و بین النهرین، و معتقد بودند که مسیح حاصل ترکیب و اتحاد...
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ)(1) نامی است که در انگلیس پس از انقلاب 1688 م. به هواخواهان ژاک دوم و سلسلهء استوارت داده شد. (یادداشت مؤلف).
(1) - Jacobites.
یعقوبیه
[یَ بی یَ] (اِخ)(1) نامی است که در انگلیس پس از انقلاب 1688 م. به هواخواهان ژاک دوم و سلسلهء استوارت داده شد. (یادداشت مؤلف).
(1) - Jacobites.
یعقید
[یَ] (ع اِ) انگبین که به آتش بسته کنند. (منتهی الارب) (آنندراج). عسل سطبر. (یادداشت مؤلف). || انگبینه. قسمی شیرینی. (یادداشت مؤلف). طعامی است که به انگبین بسته گردانند. (آنندراج).
یعقید
[یَ] (ع اِ) انگبین که به آتش بسته کنند. (منتهی الارب) (آنندراج). عسل سطبر. (یادداشت مؤلف). || انگبینه. قسمی شیرینی. (یادداشت مؤلف). طعامی است که به انگبین بسته گردانند. (آنندراج).
یعلم الله
[یَ لَ مُلْ لاه / مُلْ لَهْ] (ع جملهء فعلیه) خدا می داند. (ناظم الاطباء). در شعر فارسی گاهی به تخفیف الف الله می آورند، چنانکه در دو بیت شاهد سعدی چنین است :و در این مجموعه فصلی مختصر افزود اما یعلم الله که گشایش طبع و قریحهء آن از...
یعلم الله
[یَ لَ مُلْ لاه / مُلْ لَهْ] (ع جملهء فعلیه) خدا می داند. (ناظم الاطباء). در شعر فارسی گاهی به تخفیف الف الله می آورند، چنانکه در دو بیت شاهد سعدی چنین است :و در این مجموعه فصلی مختصر افزود اما یعلم الله که گشایش طبع و قریحهء آن از...
یعلول
[یَ] (ع اِ) پارگین سپید صاف راست روان. (منتهی الارب) (آنندراج). الغدیر الابیض المطرد. (اقرب الموارد). || شبنم. (منتهی الارب) (آنندراج). || غورهای آب. (منتهی الارب). حباب آب. (آنندراج). ژاله. سوارک آب. ج، یعالیل. (مهذب الاسماء). || ابر سفید. || باران پی درپی یکدیگر. ج، یعالیل. || جامهء دوباره رنگ...
یعلول
[یَ] (ع اِ) پارگین سپید صاف راست روان. (منتهی الارب) (آنندراج). الغدیر الابیض المطرد. (اقرب الموارد). || شبنم. (منتهی الارب) (آنندراج). || غورهای آب. (منتهی الارب). حباب آب. (آنندراج). ژاله. سوارک آب. ج، یعالیل. (مهذب الاسماء). || ابر سفید. || باران پی درپی یکدیگر. ج، یعالیل. || جامهء دوباره رنگ...
یعلی
[یَ لا] (اِخ) ابن احمدبن یعلی، پیشوای اندلسی. از شاعران بود و در زمان المنصور ابی عامر شهرت یافت. یعلی به سال 393 ه . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
یعلی
[یَ لا] (اِخ) ابن احمدبن یعلی، پیشوای اندلسی. از شاعران بود و در زمان المنصور ابی عامر شهرت یافت. یعلی به سال 393 ه . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
یعلی
[یَ لا] (اِخ) ابن امیه (یا منیه). صحابی است. (منتهی الارب). یعلی بن امیه بن ابی عبیده بن همام تمیمی حنظلی. از صحابه بود. در فتح مکه اسلام آورد و در غزوات طائف و حنین و تبوک در خدمت حضرت شرکت داشت. از طرف سه خلیفهء اول به ترتیب به...
یعلی
[یَ لا] (اِخ) ابن امیه (یا منیه). صحابی است. (منتهی الارب). یعلی بن امیه بن ابی عبیده بن همام تمیمی حنظلی. از صحابه بود. در فتح مکه اسلام آورد و در غزوات طائف و حنین و تبوک در خدمت حضرت شرکت داشت. از طرف سه خلیفهء اول به ترتیب به...