وتک
[وَ تَ] (اِ) مرغی است از تیهو کوچکتر و خوش خط و خال که به عربی سلوی و به ترکی بلدرچین گویند. (انجمن آرا) (برهان). بلدرچین و کرک که به تازی سلوی گویند. (ناظم الاطباء).
وتک
[وَ تِ] (ع اِ) جای سرین. (بحر الجواهر).
وتکا
[وُ] (اِ) عرق روسی. (یادداشت مرحوم دهخدا).
وتکژ
[وَ کَ] (اِ) دانه و تخم انگور. (برهان) (آنندراج). خستهء انگور. (ناظم الاطباء).
وتگر
[وَ گَ] (ص مرکب) پوستین دوز. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). رجوع به وَت و وات شود.
وتل
[وُ تُ] (ع ص، اِ) جِ اوتل، به معنی مردان پرشکم از شراب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
وتم
[] (ع مص) بدل کردن عرب یمن سین را به تاء مثل نات به جای ناس. (یادداشت مرحوم دهخدا).
وتن
[وَ] (ع مص) بر وتین کسی زدن. (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج).
وتن
[وُ تُ] (ع اِ) جِ وتین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). به معنی رگ دل. || جِ واتن. (المنجد). به معنی ثابت و پاینده در جای خود و آب روان. رجوع به واتن شود.
وتن
[وُتْ تَ] (ع ص، اِ) جِ واتن. (ناظم الاطباء). رجوع به واتن شود.
وتنگ
[وَ تَ] (اِ) خوشهء انگور. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
وتنه
[وَ نَ] (ع اِمص) خلاف ورزی. (منتهی الارب) (آنندراج). مخالفت. (اقرب الموارد) || ملازمه الغریم. (المنجد) (از اقرب الموارد).
وتو
[وِ تُ] (لاتینی، اِ)(1) حق وتو حق خاصی است برای اعضاء دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد که به موجب آن می توانند مانع تصویب تصمیمات آن شورا گردند. (از فرهنگ مصطلحات حقوقی).
(1) - Veto.
وتوحه
[وُ حَ] (ع مص) وتاحه. (ناظم الاطباء). کم گردیدن چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (المنجد). رجوع به وتاحه شود.
وتون
[وُ] (ع مص) پیوسته روان ماندن آب و منقطع نشدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). دایم شدن آب و جز آن. (تاج المصادر بیهقی).
وتی
[وَ تا] (ع اِمص) روانی ریم و چرک از ریش. (ناظم الاطباء).
وتیح
[وَ] (ع ص) چیز اندک حقیر. (منتهی الارب). چیز اندک و حقیر. (ناظم الاطباء).
وتیر
[وَ] (ع اِ) جِ وتیره. (منتهی الارب). گل سفید. (مهذب الاسماء). رجوع به وتیره شود.
وتیره
[وَ رَ] (ع اِ) کینه یا ستم و افزونی در آن. || پارهء زمین باریک و دراز و سطبر گستردهء هموار و نرم. || حلقهء تیراندازی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). آن حلقه که بدان نیزه زدن آموزند. (مهذب الاسماء). || ستون طاق نهاده از خانه. (منتهی...
وتیره
[وُ تَ رَ] (ع اِ) دو رکعت نماز نافله که پس از نماز عشا نشسته بجا آورند. (ناظم الاطباء). رجوع به ذخیره العباد مرحوم آیت الله فیض شود.