وبص

[وَ] (ع مص) درخشیدن برق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). وبیص. (منتهی الارب). || چشم گشادن سگ بچه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): وبص الجرو؛ || بسیارگیاه گردیدن زمین. (منتهی الارب). پدیدار گردیدن نخستین گیاه زمین. (ناظم الاطباء).


وبص

[وَ بَ] (ع اِمص) شادمانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (مص) شادمان گردیدن اسب. (ناظم الاطباء).


وبص

[وَ بِ] (ع ص) (فرس...) اسب شادمان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نشیط. (المنجد).


وبصان

[وَ / وُ] (ع اِ) ماه ربیع الثانی. (منتهی الارب) (آنندراج). ماه ربیع الاَخر. (ناظم الاطباء).


وبصه

[وَ بِ صَ] (ع ص) مؤنث وبص. (ناظم الاطباء). رجوع به وبص شود.


وبط

[وَ] (ع مص) از مرتبه افکندن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). افکندن کسی را از مرتبه و درجه. (ناظم الاطباء). || بهرهء خسیس دادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بازکردن زخم را. (منتهی الارب) (آنندراج). بازکردن و گشودن زخم را. (ناظم الاطباء). || بازداشتن کسی را از حاجت وی....


وبط

[وَ بَ] (ع مص) وباطه. سست رأی گردیدن. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به وباطه و وبوط شود.


وبغ

[وَ] (ع مص) عیب کردن و طعنه زدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وبغ

[وَ بَ] (ع اِ) سپوسهء سر. || بیماریی است که پشم شتر را بریزد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وبغ

[وَ بِ] (ع ص) آنکه سرش سپوسه ناک باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج).
|| (رأس...) سر سبوسه ناک. (ناظم الاطباء).


وبغه

[وَ بَ غَ] (ع اِ) فراهم آمدنگاه. (منتهی الارب): وبغه القوم؛ فراهم آمدنگاه قوم و میانهء آنها. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).


وبق

[وَ بَ] (ع مص) وبوق. موبق. هلاک گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج).


وبل

[وَ] (ع اِ) باران بزرگ قطره. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). باران درشت و شدید. || (مص) باران بزرگ قطره باریدن آسمان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). باران به نهیب و بزرگ قطره باریدن. (تاج المصادر بیهقی). || سخت راندن صید را. (منتهی الارب) (آنندراج). سخت راندن نخچیر...


وبل

[وَ بَ] (ع مص) به معنی وَبالَه. (المنجد). رجوع به وباله شود.


وبل

[وُ بُ] (ع ص، اِ) جِ وبیل. (منتهی الارب). رجوع به وبیل شود. || جِ وبیله. (منتهی الارب). رجوع به وبیله شود.


وبله

[وَ بَ لَ] (ع اِمص) گرانی و ناگواریدگی طعام. (منتهی الارب) (آنندراج).


وبله

[وَ لَ] (ع اِمص) خواهانی نر. (منتهی الارب). گویند: بالشاه وبله؛ ای شهوه الفحل. (منتهی الارب).


وبلی

[وَ بَ لا] (ع ص) گوسفند و شتر ماده که شیر بسیار فرودآرد بعد سخت دوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وبنه

[وَ نَ] (ع اِ) رنج. || (اِمص) گرسنگی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).


وبوبه

[وَبْ وَ بَ] (ع مص) آماده به حمله شدن در جنگ. (منتهی الارب). آماده گردیدن برای حمله در جنگ. (ناظم الاطباء).



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.