همه

[هَ مَ / مِ] (ضمیر مبهم، ص، ق) برای احاطهء افراد و شمول اجزا می آید و جمع کردن آن با یای وحدت غرابتی دارد، چنانکه سعدی گوید :
همه تخت و ملکی پذیرد زوال.(از غیاث).
یکی از موارد استعمال لفظ همه در معنی «هر» و شاهد منقول از سعدی از این...


همه

[هَمْ مَ / هِمْ مَ] (ع اِ) کاری که قصد کردن آن نمایند. || قصد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). ج، هِمَم. (منتهی الارب). || هوی. ج، همم. (اقرب الموارد). خواهش. (منتهی الارب). || پیر فانی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || زن پیر فانی. (اقرب الموارد). گنده پیر. (منتهی الارب). ج،...


همه

[هُمْ مَ] (اِخ) دهی است از بخش آخورهء شهرستان فریدن. دارای 300 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله، حبوب، پشم و روغن و هنر دستی زنان بافتن قالی و جاجیم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج10).


همهام

[هَ] (ع ص) مرد دلیر جوانمرد. || (اِ) شیر بیشه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به همهوم شود.


همهامه

[هَ مَ] (ع اِ) گلهء بزرگ از شتران. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). همهومه. رجوع به همهومه شود.


همه ایاز

[هَ مِ اَ] (اِخ) دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد. دارای 35 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).


همه جا

[هَ مِ] (اِخ) دهی است از توابع شهرستان کرج. دارای 293 تن سکنه، آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله، لبنیات و عسل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج1).


همه جانبه

[هَ مَ / مِ نِ بَ / بِ] (ص مرکب) کاری که از همه طرف با آن روی موافق نشان داده شود. مورد اتفاق. دارای جنبه های گوناگون.


همه چان

[هِ مِ] (اِخ) دهی است از بخش چهاردانگهء شهرستان ساری. دارای 105 تن سکنه، آب آن از چشمه و رودخانهء نکا، محصول عمده اش غله، برنج، لبنیات، عسل و ارزن و کار دستی زنان بافتن شال و کرباس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج3).


همه روزه

[هَ مَ / مِ زَ / زِ] (ص نسبی) آنچه در همهء روزها باشد یا انجام پذیرد و مکرر باشد. || (ق مرکب) به تکرار. پیوسته. همیشه.


همه رهه

[هَ مَ / مِ رَ هَ / هِ] (ق مرکب)یکسره. یکره. یکسر. (یادداشت مؤلف) :
حرکاتش همه رهه هنر است
برم از جان من عزیزتر است.عنصری.


همه ساله

[هَ مَ / مِ لَ / لِ] (ق مرکب)همیشه و پیوسته. (آنندراج). در تمام مدت سال. (یادداشت مؤلف) :
اندازد ابروانت همه ساله تیر غوش
وآن گاه گویدم که خروشان مشو خموش.
خسروی سرخسی.
ز گیتی ستمکاره را دور دار
ز بیمش همه ساله رنجور دار.فردوسی.
گر گنهکار نشد زلف تو در عارض تو
چون پسندی که...


همه سین

[هَ مَ] (اِخ) یا ترکمانده. دهی است از توابع شهرستان شمیرانات. در شش هزارگزی جنوب راه دماوند واقع، دارای 191 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار و محصول عمده اش غله و صیفی است. ساکنان ترکمن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج1).


همه شان

[هَ مِ] (اِخ) دهی است از بخش گرمی شهرستان اردبیل. دارای 50 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).


همه فن حریف

[هَ مَ / مِ فَ حَ] (ص مرکب) کسی که تن به هر کار میدهد یا از عهدهء هر کار خوب یا بد برمی آید. (یادداشت مؤلف).


همه کاره

[هَ مَ / مِ رَ / رِ] (ص مرکب) آنکه از عهدهء هر کاری برآید یا همهء کارها به دست او باشد. مقتدر. بانفوذ. || کسی که همهء کارهای مربوط به دیگری را انجام دهد: فلان کس همه کارهء وزیر است. (یادداشت مؤلف).


همه کسی

[هَ مِ کَ] (اِخ) دهی است از بخش سیمینه رود شهرستان همدان. دارای 1521 تن سکنه، آب آن از چشمه و رودخانهء محلی و چاه و محصول عمده اش غله، حبوب، لبنیات و انگور است. کار دستی مردم قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).


همه کسی

[هَ مِ کَ] (اِخ) دهی است از بخش رزن شهرستان همدان. دارای 294 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات و حبوب و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج5).


همه کوشتی

[هَ مِ] (اِخ) نام محلی کنار راه شاه آباد و مهران میان توراب و درهء بادام در هیجده هزارگزی شاه آباد. (یادداشت مؤلف).


همهمه

[هَ هَ مَ] (ع مص) خوابانیدن زن کودک را به آواز. (منتهی الارب). || برگردانیدن آواز در سینه از اندوه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || بانگ کردن شیر. (اقرب الموارد). || بانگ کردن رعد. || (اِ) سخن نرم و آواز خفی که فهمیده نشود مثل آواز گاو و پیل و...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.