ابوجعفر زیات

[ اَ جَ فَ رِ زَیْ یا ] (اِخ)محدثی است و لقب او زرقان است.


ابوجعفر سبنی

[ اَ جَ فَ رِ سَ بَ ] (اِخ)محدث است.


ابوجعفر طحاوی

[ اَ جَ فَ رِ طَ ] (اِخ)رجوع به طحاوی... شود.


ابوجعفر طوسی

[ اَ جَ فَ رِ ] (اِخ)محمدبن الحسن بن علی الطوسی، ملقب به شیخ الطائفه. رئیس فقهای شیعه و چنانکه علامهء حلّی گوید: رئیس الطائفه، جلیل القدر، عظیم المنزله، عین، صدوق، عارف باخبار و رجال و فقه و اصول و کلام و ادب است و جمیع فضائل بدو بازگردد و...


ابوجعفر مدنی

[ اَ جَ فَ رِ مَ دَ ] (اِخ)یزیدبن القعقاع، مولی عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه. روایت از ابوهریره و ابن عمر و غیر آن دو آرد و او را قرائتی است. بروزگار خلافت هارون الرشید درگذشت. (ابن الندیم).


ابوجعفر مرادی

[ اَ جَ فَ رِ مُ ] (اِخ)محمدبن منصور. یکی از متکلمین زیدیه است.


ابوجعفر واشی

[ اَ جَ فَ رِ ] (اِخ)جعفربن (اِخ) اسحاق واشی قاینی لاهوری. شاعری ایرانی از مردم قاین. عوفی گوید که: شرف الدین احمد ادیب دماوندی گفت که نجیب الملک شرف الخواص ابوطاهر المطهر امتحاناً او را بقصیده ای که در هر بیت عناصر اربعه را جمع کند مأمور کرد و...


ابوجعفر هندوانی

[ اَ جَ فَ رِ هَ دُ ](اِخ) فقیهی از مردم بلخ و نسبت او به در هندوان، محلتی از بلخ است.


ابوجلاح

[ اَ جُ ] (ع اِ مرکب) دُب. (المزهر). خرس.


ابوجلسا

[ ] (معرب، اِ) مُصحف انخسا و انخوسا.


ابوجمیل

[ اَ جَ ] (ع اِ مرکب) تَرّه. (مهذب الاسماء) (دهار) (السامی فی الاسامی). سبزی. ابوالخضره. (مهذب الاسماء). || شرم زن.


ابوجمیله

[ اَ جَ لَ ] (اِخ) سُنین بن فرقد. صحابیست.


ابوجنادب

[ اَ جَ دِ ] (ع اِ مرکب) مَلخ. ابوجُخاد. ابوجُخادِب.


ابوجنه

[ اَ جَنْ نَ ] (اِخ) اسدی. شاعری از عرب، خال ذوالرمه.


ابوجهل

[ اَ جَ ] (ع اِ مرکب) نمر. (المزهر). پلنگ. ابوالابرَد. ابوجذامه. ابوالحریش.


ابوجهل

[ اَ جَ ] (اِخ) کنیت اسلامی عمروبن هشام بن مغیرهء مخزومی. و بزمان جاهلیت کنیت او ابوالحکم و معروف به ابن الحنظلیه بود. او با رسول اکرم و دین مسلمانی دشمنی سخت میورزید و مسلمانان را می آزرد. و آنگاه که رسول صلوات اللهعلیه بمدینه هجرت فرمود مردم مکه...


ابوجهمه العدوی

[ اَ ؟ ] (اِخ) سکری اشعار قاسم بن قاسم را از او روایت کند.


ابوجهینه

[ اَ جُ هَ نَ ] (ع اِ مرکب) خرس. دُب. (المزهر). کهنی.


ابوحاتم

[ اَ تِ ] (ع اِ مرکب) کلب. (المزهر). سگ. || غراب. (المزهر). زاغ.


ابوحاتم

[ اَ تِ ] (اِخ) روح بن حاتم بن قُصیبه بن مهلب بن ابی صفره. والی سند از دست مهدی بن ابی جعفر المنصور و والی افریقیه. وفات 174 ه . ق.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید