آدمی شناس

[دَ شِ] (نف مرکب) رجوع به آدم شناس شود.


آدمی کش

[دَ کُ] (نف مرکب) قاتل :
میباش طبیب عیسوی هش
اما نه طبیب آدمی کش.نظامی.


آدمی گری

[دَ گَ] (حامص مرکب)بشریت : اما گاه گاه در درون استاد امام از راه آدمی گری اندک داوری می بود. (اسرارالتوحید). چون چشم من بر وی افتاد از آدمیگری هیچ چیز با من نماند. روحی و آسایشی از وی بمن رسید چنانکه بیخود گشتم. (اسرارالتوحید).


آدمی وار

[دَ] (ص مرکب) باادب.


آدمی و پری

[دَ یُ پَ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) ثقلان. ثقلین. جن و انس :
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری.حافظ.


آدمیین

[دَ می یی] (ع اِ) جِ آدمی.


آدوآ

(اِخ) پایتخت تیگره در حبشه دارای پنج هزار سکنه، و شکست سپاه ایتالیا از مردم حبشه در 1313 ه . ق. / 1896 م. در این شهر بود.


آده

[دَ / دِ] (اِ) چوب بلند افقی که دو سر آن بر دو چوب افراشته و عمودی استوار کنند تا کبوتران و دیگر پرندگان بر آن نشینند. و آن را اَده بفتح همزه نیز گویند :
فلک چو برج کبوتر کبوتران چو نجوم
میان برج خط استواست چون آده.سنجری.
در صورتی که در...


آدی

[دا] (ع ن تف) امانت گذارنده تر. راست معامله تر.


آدیابن

[بِ] (اِخ) ناحیه ای از آشور قدیم که ایرانیان آن را مسخر کردند و در زمان رومیان مملکتی مستقل شد، طراژان آن را گرفت. و اشکانیان آن را از رومیان بازستدند و در زمان ساسانیان جزء مملکت ایران بود.


آدیس آبابا

(اِخ) پایتخت مملکت حبشه دارای 50000 تن سکنه.


آدیش

(اِ) آتش. نار :
گر کند چوب آستان تو حکم
شحنهء چوبها شود آدیش.انوری.


آدیمامان

(اِخ) نام محلی کنار راه خوی و ماکو میان خوی و عسکرآباد، در 4000 گزی خوی.


آدین

(اِ) خوازه و آرایش ها که بنوروز یا گاه ورود پادشاهان و جشنهای بزرگ در کویها و برزنها و راهها کنند. آذین.


آدینده

[یَ دَ / دِ] (اِ) قوس قزح :
عَلَم ابر و تندر بود کوس او
کمان آدینده شود ژاله تیر.رودکی.
و آن را کمان گردون، کمان بهن، کمان رستم، کمان شیطان، آفنداک، شدکیس، سرویسه، تیراژه، صدکیس، آزفنداک، ایرسا، طوق بهار، افنداک و درونه نیز خوانند و عامه آن را قالیچهء فاطمه گویند.


آدینه

[نَ / نِ] (اِ) نام روزی از هفته میان پنجشنبه و شنبه، و آن در پیش مسلمانان چون شنبه نزد یهود و یکشنبه نزد نصاری عید و روز آخر هفته باشد. جمعه. جامع. یوم الازهر :
تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه
تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال...فرخی.
چندین محتشم...


آدینه بازار

[نَ] (اِخ) نام رودی در سرحد ایران و روس در سه فرسنگی بالهارود، و این رود بساری قمیش پیوندد.


آدینه وند

[نَ وَ] (اِخ) (ایل...) رجوع به طرهان (ایل...) شود.


آذار

(اِ) ماه اول بهار سریانی. (السامی فی الاسامی). ماه هفتم از سالهای سریانی است میان شباط و نیسان که ابتدای سال از ایلول ماه اول خزان باشد. نام ماه اول بهار است از سال رومیان و بودن آفتاب در برج حوت. (برهان قاطع) :
ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجهِ می...


آذارافیون

[اَفْ] (اِ) اَذاراَفْیون. نوعی از زبدالبحر است که آن را کف دریا گویند. (برهان). و آن استخوان نوعی از نواعم است که در یونانی سِپیا گویند و در فرانسه آن را سِش(1) و بیسکویت دو مِر(2) خوانند، و این حیوان در دریا پیرامون خویش مادهء سیاهی افشاند دفاع خویش را...



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.