ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن ادریس دفتری. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن اسحاق العربی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن جعفر جرجانی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن جعفر خزاعی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن حسن ختلی. یکی از شیوخ تصوف در اواخر مائهء چهارم و اوائل مائهء پنجم هجری. ابتدا در خراسان میزیست سپس به شام شد و در بیت الجبرین اقامت گزید و او شیخ ابوالحسن علی بن عثمان هجویری غزنوی صاحب کتاب کشف المحجوب است. ابوالفضل...
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن حسین سرخسی. از عرفای اواخر مائهء چهارم هجری. مولد وی سرخس. از مریدان شیخ ابونصر سراج. از گفته های اوست: الماضی لایذکر و المستقبل لاینظر و ما فی الوقت یعتبر. رجوع به ابوالفضل حسن در تذکره الاولیاء شیخ فریدالدین عطار و رجوع به نامهء...
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن شهریاربن جمشیدبن دیوبندبن شیرزادبن افریدون بن قارن بن سهراب بن نام آوربن بادوسبان بن گاوباره. از ملوک رستمدار. رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 103 شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن طاهربن علی بن احمد مقدسی. رجوع به ابن القیسرانی... و رجوع به محمد... و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 310 شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن عبدالجلیل بن عبدالملک بن حیدر سمرقندی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن عبدالله بن قاضی عجلون. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن عبدالله بلعمی. رجوع به ابوالفضل بلعمی... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن عبدالله مریسی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن علی بن سعید المطهری. یکی از شیوخ سمعانی صاحب انساب است.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن علی اخلاطی شافعی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن عمر بن خالد. ملقب به جمال قرشی. او راست: صراح در ترجمهء صحاح جوهری. و این کتاب وی دارای بهترین و گزیده ترین و رساترین کلمات فارسی در ترجمهء کلمات عربی است.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن العمید ابی عبدالله حسین بن محمد کاتب. رجوع به ابن عمید... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن محمد بن احمد. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن محمد بن فهد مکّی شافعی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن محمد طستی. رجوع به محمد... شود.
ابوالفضل
[اَ بُلْ فَ] (اِخ) محمد بن محمد عراق همدانی. رجوع به محمد... شود.