یوهانس

[یُ نِ] (اِخ)(1) پتروس مانسینگ. خاورشناس هلندی. به سال 1319 ه . ق. / 1901 م. در آمستردام متولد شد و به سال 1371 ه . ق. در لیدن درگذشت. نخستین درس خود را در دانشگاه اوتریک هلند به سال 1938 آغاز کرد و چون ونسنک مستشرق معروف و پایه...


یوهانسبورگ

[یُ نِ] (اِخ)(1)ژهانسبورگ. ژوهانسبورگ. شهری در جنوب ترانسوال، در شمال شرقی جمهوری افریقای جنوبی، در 480کیلومتری شمال غربی دوربان، که حدود 1152528 تن سکنه دارد. مهمترین ناحیهء طلاخیز افریقای جنوبی می باشد و مرکز صنعت در آنجاست.
(1) - Johannesburg.


یوهر

[هَ] (اِ) یوه. (ناظم الاطباء).


یوهمبه

[یُ هَ بِ] (فرانسوی، اِ)(1)(اصطلاح گیاه شناسی) درختی است بزرگ از تیرهء روناسیان که در جنگلهای کامرون و در کنگوی فرانسه به حالت وحشی می روید. پوست تنهء این درخت به صورت قطعات کم وبیش حجیم در معرض استفاده قرار می گیرد. در پوست این گیاه آلکالوئیدهای متعدد یافت می...


یوهمبین

[یُ هَ] (فرانسوی، اِ)(1) (اصطلاح پزشکی) آلکالوئید حاصل از درخت یوهمبه که دارای اثر تقویت دهندهء قوهء باه است و از این جهت همراه با موادی که خواص مشابه دارند نظیر فسفور دوزنک(2) و استریکنین(3)مصرف می شود. مصرف این آلکالوئید در موارد عدم توانایی حاصل از ضعف اعصاب توصیه شده...


یوهه

[هَ / هِ] (اِ) یوه. (ناظم الاطباء). رجوع به یوه شود.


یوی

[یَ وی ی] (ع ص نسبی) منسوب به یاء آخرین حرف هجاء. (یادداشت مؤلف). نسبت به یاء. (تاج العروس). یائی.


یوی

[یُ وَی ی] (اِخ) ظاهراً نام مردی است و یویّیّون از اهل ساوه بدو منسوبند و از جملهء آنان است نصربن احمد الیویی که حافظ ابوطاهر السلفی بعضی اناشید از وی روایت کند. (یادداشت مؤلف). رجوع به تاج العروس چ مصر ج10 ص421 شود.


یؤیؤ

[یُءْ یُءْ] (ع اِ) مرغی شکاری شبیه به باشه. ج، یآئی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از صبح الاعشی ج2 ص61) (ناظم الاطباء) (آنندراج). قسمی از صقر. (یادداشت مؤلف). نوعی از پرندگان شکاری. (مهذب الاسماء).


یویو

(اِ)(1) نوعی کشتی کوچک ساحلی. (یادداشت مؤلف).
(1) - Youyou.


یویو

[یُ یُ] (اِ)(1) (اصطلاح عامیانه) اسباب بازیی است بچگان را و آن مرکب است از دو صفحهء گرد قرص مانند حلبی یا پلاستیکی یا چوبی یا جز آن که به وسیلهء یک میله (محور) به هم متصل شده اند. یک سر ریسمانی در درون دو صفحه به محور بسته و...


یویو

(اِخ) موضعی است که جنگ یویو یکی از جنگهای عرب بدان نسبت داده شده است. (از تاج العروس) (از یاقوت ج9 ص421).


یویه

[یو یَ / یِ] (اِ) مصحف یوبه. رجوع به پویه و یوبه شود.


یهاب

[یَ] (اِخ) اهاب. و آن نام موضعی است نزدیک مدینه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به اهاب شود.


یهان

[یَ] (اِخ) به لغت زند و پازند به معنی یزدان است که یکی از نامهای خدای تعالی باشد جل جلاله. (برهان) (آنندراج) (از ناظم الاطباء).(1)
(1) - قرائتی است نابه جا از Yazatan (یزدان). (از حاشیهء برهان چ معین). رجوع به یزدان شود.


یهانیس برگ

[یُ بِ] (اِخ)(1)ژهانیسبرگ. شهرکی است در ایالت هس(2)در پروس، دارای 1600 تن سکنه. و شراب آن معروف است. (از یادداشت مؤلف).
(1) - Johannisberg.
(2) - Hesse.


یهدان

[یُ] (ع ص، اِ) جِ یهود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به یهود شود.


یهدیک الله

[یَ یَ کَلْ لاه] (ع جملهء فعلیهء دعایی) هدایت کند تو را خدا. خداوند تو را به راه راست دارد.


یهر

[یَ هَ] (ترکی، اِ) زین برگ و ساز اسب. اوستام. (یادداشت مؤلف).
- یهرپوش؛ زین پوش. زین پوش اسب. (یادداشت مؤلف).


یهر

[یَ هَ / یَ] (ع ص، اِ) جای فراخ تابان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). جای تابان. (آنندراج). || (اِمص) ستیهیدگی. (منتهی الارب) (آنندراج). لجاجت و ستیهیدگی. (ناظم الاطباء).



قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.