یزید
[یَ] (اِخ) ابن مردانبه اصفهانی الاصل ساکن کوفه، از راویان بود و محمد بن احمدبن حسن مع الواسطه از او، و او از عبدالرحمان بن ابی نعم، و او از ابوسعد خدری حدیث شریف «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» را از حضرت رسول (ص) روایت کرده است. (از...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مردانبه اصفهانی الاصل ساکن کوفه، از راویان بود و محمد بن احمدبن حسن مع الواسطه از او، و او از عبدالرحمان بن ابی نعم، و او از ابوسعد خدری حدیث شریف «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه» را از حضرت رسول (ص) روایت کرده است. (از...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مزیدبن زائده شیبانی، مکنی به ابوخالد و ابوزبیر و معاصر هارون الرشید، در سخا و کرم مشهور بود. شاعران در مدح وی اشعار فراوانی گفته و صله های بیکرانی گرفته اند. وی برادرزادهء معن بن زائد معروف بود و در مکارم او نوادر بسیاری مشهور است. یزید...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مزیدبن زائده شیبانی، مکنی به ابوخالد و ابوزبیر و معاصر هارون الرشید، در سخا و کرم مشهور بود. شاعران در مدح وی اشعار فراوانی گفته و صله های بیکرانی گرفته اند. وی برادرزادهء معن بن زائد معروف بود و در مکارم او نوادر بسیاری مشهور است. یزید...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مسلم. رجوع به یزیدبن دینار شود.
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مسلم. رجوع به یزیدبن دینار شود.
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویه بن ابی سفیان، نام خلیفهء دوم از خلفای اموی. (از ناظم الاطباء). دوم است از پادشاهان بنی امیه و مدت سلطنت او سه سال و شش ماه است. (منتهی الارب). یزیدبن معاویه بن ابی سفیان (25 - 64ه . ق.) معاویه او را در سال 56...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویه بن ابی سفیان، نام خلیفهء دوم از خلفای اموی. (از ناظم الاطباء). دوم است از پادشاهان بنی امیه و مدت سلطنت او سه سال و شش ماه است. (منتهی الارب). یزیدبن معاویه بن ابی سفیان (25 - 64ه . ق.) معاویه او را در سال 56...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویه بن مروان بن عبدالملک، معروف به یزید مروانی، از امرای نامی عهد بنی امیه بود. در هنگام قیام بنی عباس در شام اقامت داشت. عبدالله بن علی بن عبدالله بن عباس او را اسیر کرد و با عبدالجباربن یزیدبن عبدالملک به حضور ابی عباس (سفاح) به...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویه بن مروان بن عبدالملک، معروف به یزید مروانی، از امرای نامی عهد بنی امیه بود. در هنگام قیام بنی عباس در شام اقامت داشت. عبدالله بن علی بن عبدالله بن عباس او را اسیر کرد و با عبدالجباربن یزیدبن عبدالملک به حضور ابی عباس (سفاح) به...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویهء نخعی، از اشراف و چابک سواران نامی عرب در صدر اسلام بود. در جنگ بلنجر شرکت کرد و با سپاه ترک و خزر جنگ شدیدی نمود. سنگی از باروی بلنجر بر سر او خورد و او را از پای درآورد (سال 32 ه . ق.). (از...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن معاویهء نخعی، از اشراف و چابک سواران نامی عرب در صدر اسلام بود. در جنگ بلنجر شرکت کرد و با سپاه ترک و خزر جنگ شدیدی نمود. سنگی از باروی بلنجر بر سر او خورد و او را از پای درآورد (سال 32 ه . ق.). (از...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مفرغ. رجوع به یزیدبن زیاد و نیز ابن مفرغ شود.
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مفرغ. رجوع به یزیدبن زیاد و نیز ابن مفرغ شود.
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مقسم ثقفی، به نام مادرش ضبه به «ابن ضبه» معروف بود. یزید شاعری نامدار از اهل طائف حجاز بود. پدرش را در کودکی از دست داد و مادر به تربیت او همت گماشت. از این رو به نام مادر منتسب شد. ابوالفرج اصفهانی در اغانی هزار قصیده...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مقسم ثقفی، به نام مادرش ضبه به «ابن ضبه» معروف بود. یزید شاعری نامدار از اهل طائف حجاز بود. پدرش را در کودکی از دست داد و مادر به تربیت او همت گماشت. از این رو به نام مادر منتسب شد. ابوالفرج اصفهانی در اغانی هزار قصیده...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن منصوربن عبدالله، مکنی به ابوخالد، از اولاد ذوالجناح حمیری از امرای عباسیان و دایی مهدی عباسی بود. در عهد منصور عباسی نخست والی بصره (سال 152 ه . ق.) و بعد والی یمن شد (154). و در سال 159 معزول گردید. در سال 161 مهدی او را...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن منصوربن عبدالله، مکنی به ابوخالد، از اولاد ذوالجناح حمیری از امرای عباسیان و دایی مهدی عباسی بود. در عهد منصور عباسی نخست والی بصره (سال 152 ه . ق.) و بعد والی یمن شد (154). و در سال 159 معزول گردید. در سال 161 مهدی او را...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مهلب بن ابی صفره ازدی، مکنی به ابوخالد، برادر زن حجاج و پسر مهلب والی حجاج در خراسان بود. پس از مرگ پدر به جای او به والیگری خراسان رسید، ولی بعد حجاج او را زندانی ساخت. یزید از زندان گریخت و در فلسطین به حضور سلیمان...
یزید
[یَ] (اِخ) ابن مهلب بن ابی صفره ازدی، مکنی به ابوخالد، برادر زن حجاج و پسر مهلب والی حجاج در خراسان بود. پس از مرگ پدر به جای او به والیگری خراسان رسید، ولی بعد حجاج او را زندانی ساخت. یزید از زندان گریخت و در فلسطین به حضور سلیمان...