احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اشتریّ. محدث است.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اِشکاب. محدّث است.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اضرب حلبی. او راست: المغنی.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اعثم کوفی. اخباری مورّخ. مکنی به ابومحمد. وی شیعی است و یاقوت گوید او نزد اصحاب حدیث ضعیف بشمار است. او راست: کتاب المألوف و کتاب الفتوح معروف. و در آن اخبار ایام تا زمان رشید خلیفه آورده و کتاب التاریخ که خبرهای زمان را از...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اعرابی. رجوع به احمدبن محمد بن زیاد غزی... شود.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اعوذ دانشمند آقشهری حنفی. او راست: الانتقاد فی شرح عمده الاعتقاد. (کشف الظنون).


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن افضل امیرالجیوش مکنی به ابوعلی. خوندمیر در دستورالوزراء (ص223) آرد: ابوعلی احمدبن افضل در زمان خلافت المستعلی باللهبن المستنصربالله، افضل امیرالجیوش بود و از روی استقلال بسرانجام مهمات ملک و مال قیام و در ایام ایالت الاَمر باحکام الله امیرالجیوش بر دست فدائیان نزاریه کشته گشت...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن الیاس. اصلاً ایرانی و از نژاد کرد و از مردم شهرزور بود. پدرش به دمشق هجرت گزید و احمد بدانجا بزاد و ابتدا در مدرسهء سمیساطیه طباخ بود و ضمناً بفرا گرفتن علوم ادب پرداخت در لغت عرب و شعر و ادب چنان مهارت یافت که...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن الیاس القائد. رجوع به عیون الانباء فی طبقات الاطباء ابن ابی اصیبعه ج2 ص45 شود.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن امیرالجیوش. رجوع به احمدبن افضل شود.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن امین الدین بسطامی فقیه فرضی، شافعی مفتی نابلس. او راست: شرح قصیدهء برده. شرح اربعین نووی. المناهج البسطامیه. و وفات وی در 1157 ه . ق. بوده است.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن امیه بن ابی امیه الکاتب مکنی به ابوالعباس. مرزبانی ذکر او آورده است و گوید او از خاندان کتابت و غزل و ظرافت و ادب بود. و احمدبن ابوالقاسم نیشابوری گوید که او را پس از سال 250 ه . ق. یا حوالی آن دیدم و...


احمد

[اَ مَ] ((اِخ) سلطان...) ابن اوغورلی محمودبن اوزون حسن. آنگاه که پدر وی محمود بقتل رسید وی بسلطان بایزید عثمانی التجا جست و سلطان بحسن قبول او را بپذیرفت و بشرف مصاهرت بایزید نائل گشت لکن سپس بی اطلاع سلطان به ایران گریخت و در ساحل ارس رستم بیگ عم...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن اویس بن حسن ایلخانی. چهارمین از امرای آل جلایر (784 - 813 ه . ق.). بعد از قتل سلطان حسن برادر دیگر او ابویزید از ترس از تبریز گریخته بسلطانیه پیش عادل آقا رفت و عادل آقا او را بپادشاهی نصب کرده برای سرکوبی سلطان احمد...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن ایوب ارجانی. از مردم ارجان فارس. محدث است.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن بایزید ثانی. او پس از وفات شهنشاه بن بایزید که هم در حیات پدر درگذشت اکبر اولاد بایزید بود و بایزید وی را ولایت عهد داد و از غایت عشق و علاقه ای که بدو داشت هم در حیات خود تخت و تاج را به او...


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن بخار. محدث است.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن بختیاربن علی بن محمد الماندائی الواسطی مکنی به أبوالعباس. یاقوت گوید: او راست معرفه جیّده به ادب و نحو و لغت و در جمادی الاَخرهء سال 552 ه . ق. به بغداد درگذشته است و مولد او در ذی الحجه سنهء 476 در اعمال واسط بود....


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن بدر الواسطی. رجوع بعیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج1 ص256 شود.


احمد

[اَ مَ] (اِخ) ابن بُدَیل ایامی. محدث است.



با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

بازی ادبی بِیتاس

💫 بیتاس، جایی که شعر، بازی و احساس در کنار هم معنا پیدا می‌کنند.

مشاهده و دانلود

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید