جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه کلی: (تعداد کل: 9)
کلی
[کُ] (ص نسبی) به معنی دهی و روستایی باشد چه کل به معنی ده و روستا هم آمده است. (برهان). روستایی و دهی. (فرهنگ رشیدی). روستایی و دهاتی. (ناظم الاطباء). منسوب به کل، روستایی. دهی. (فرهنگ فارسی معین) :
چون تو صنم و چو ما شمن نیست
شهری وکلی تویی و ماییم.
سنایی...
چون تو صنم و چو ما شمن نیست
شهری وکلی تویی و ماییم.
سنایی...
کلی
[کُ] (اِ) عربانه را گویند و آن دائره ای باشد حلقه دار که بیشتر عربان نوازند. (از برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). به معنی دف که به تازی عربانه گویند. (فرهنگ رشیدی). دف. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
من و این(1) ساده دلی بیهده بر هر سخنی
پای می کوبم چون گیلان...
من و این(1) ساده دلی بیهده بر هر سخنی
پای می کوبم چون گیلان...
کلی
[کَ] (حامص)(1) بمعنی کچلی باشد و آن علتی است معروف که در سر اطفال بهم می رسد. (برهان). کچلی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). کچلی. کل بودن. (فرهنگ فارسی معین). قَرعَه. اقرعی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
کر کند با تو کسی دعوی به صاحب گیسویی
گیسو از شرمت فرو ریزد پدید آرد...
کر کند با تو کسی دعوی به صاحب گیسویی
گیسو از شرمت فرو ریزد پدید آرد...
کلی
[کُ لا] (ع اِ) جِ کُلْوَه و کُلْیَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کلیه ها. رجوع به کلیه شود. || کلی الوادی؛ کرانهای آن. (منتهی الارب). جوانب آن. (از اقرب الموارد). || غنم حمراء الکلی؛ گوسپندان لاغر، و حمرالکلی بالضم مثله. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)....
کلی
[کُ لا] (ع اِ) چهارپر است از بال مرغان. (از اقرب الموارد). آخرین پرهای مرغ. اول پرهای مرغ را قوادم و پس از آن را مناکب و پس از آن را خوافی و پس از آن را اباهر و پس از آن را کلی گویند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)....
کلی
[کَلْیْ] (ع مص) بر گردهء کسی زدن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). بر گرده زدن. (آنندراج). اکتلاء. (زوزنی)؛ کلاه یکلیه کلیاً (ناقص یائی)؛ اصابت کرد بر کلیهء او و آن را بدرد آورد. (از اقرب الموارد). و رجوع به کلیه شود.
کلی
[کُلْ لی] (ص نسبی)(1) عمومی و هر چیز که عمومیت داشته باشد و شامل همه گردد. (ناظم الاطباء). منسوب به کل، هر چیز که عمومیت داشته باشد. (فرهنگ فارسی معین) : و حکمت چیزهای کلی را معلوم کند. (مصنفات باباافضل، از فرهنگ فارسی معین). || تام. تمام. کامل. (فرهنگ فارسی...
کلی
[کُلْ لی] (اِخ) دهی از دهستان خان اندبیل است که در بخش مرکزی شهرستان هروآباد واقع است و 830 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج4).
کلی
[کُلْ لی] (اِخ) دهی از دهستان چهاردانگه است که در بخش هوراند شهرستان اهر واقع است و 274تن سکنه دارد. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج4).