ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. رجوع به علی... و رجوع به ابوالاملاک... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی بن عثمان بن محمد اوشی. رجوع به علی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی بن عمر النجیبی. رجوع به علی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی بن محمد بن علی عاملی. ملقب بزین الدین. رجوع به علی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی اسعد حسینی. رجوع به علی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) علی مکتفی بن معتضدبن موفق بن متوکل خلیفهء عباسی. رجوع به مکتفی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عماره بن ابی الحسن علی بن زیدان بن احمد حکمی یمنی. ملقب به نجم الدین شاعر مشهور. رجوع به عماره... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عمروبن ثابت. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عمروبن حریث. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عمروبن دینار. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عمروبن محمد بن عمروبن معاذ انصاری. محدث است.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عیسی بن احمدبن علی لخمی. رجوع به عیسی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عیسی بن محمد. محدث است و از اسماعیل بن عبیدالله روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عیسی بن محمد بن عیسی بن محمد بن احمدبن یوسف بن القاسم بن عیسی بن محمد بن قاسم بن محمد بن حسن بن زیدبن علی علیه السلام. هکاری فقیه. رجوع به عیسی... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) عیسی بن موسی القرشی. محدث است و ولیدبن مسلم از او روایت کند.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) غانم بن ولید مالقی. رجوع به غانم.... شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) غانم بغدادی. رجوع به غانم شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) غسانی مملوک. شاعری مُقِلّ است. (ابن الندیم).
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) غنویه السدوسی. رجوع به عبدالله بن فضل بن سفیان بن منجوف السدوسی شود.
ابومحمد
[اَ مُ حَمْ مَ] (اِخ) الفارسی. رجوع به حبیب ابومحمد... شود.
