ابوعباده
[اَ عُ دَ] (اِخ) انصاری. از ابن شهاب روایت کرده است.
ابوعباده
[اَ عُ دَ] (اِخ) انصاری. سعیدبن عثمان بن خلدهء زرقی صحابی. وی غزوهء بدر و حنین را دریافته است.
ابوعباده
[اَ عُ دَ] (اِخ) ولیدبن عبید. شاعر عرب رجوع به بحتری... و رجوع به ولید... شود.
ابوعبد
[اَ عَ] (اِخ) الریاحی. مملوک. او را سی ورقه شعر است. (ابن الندیم).
ابوعبدالجبار
[اَ عَ دِلْ جَبْ با] (اِخ) او از عائشه بنت سعد و از او عبیداللهبن عمر روایت کند.
ابوعبدالجبار
[اَ عَ دِلْ جَبْ با] (اِخ)راشد. رجوع به راشد... شود.
ابوعبدالجلیل
[اَ عَ دِلْ جَ] (اِخ)عبدالله بن میسره. رجوع به عبدالله... شود.
ابوعبدالجلیل
[اَ عَ دِلْ جَ] (اِخ) او از عبدالله بن فروخ و او از عائشه روایت کند.
ابوعبدالحق
[اَ عَ دِلْ حَق ق] (اِخ)ابراهیم بن علی حنفی. رجوع به ابراهیم... شود.
ابوعبدالحمید
[اَ عَ دِلْ حَ] (اِخ) از خاندان ابان بن اللاّحق. شاعری مقلّ است.
ابوعبدالحمید
[اَ عَ دِلْ حَ] (اِخ)اسماعیل بن محمد بن عامربن حبیب. رجوع به اسماعیل... شود.
ابوعبدالحمید
[اَ عَ دِلْ حَ] (اِخ) بکربن عبدالعزیزبن اسماعیل بن عبیدالله. از روات حدیث است.
ابوعبدالحمید
[اَ عَ دِلْ حَ] (اِخ)حمیدبن میمون. از روات حدیث است.
ابوعبدالحمید
[اَ عَ دِلْ حَ] (اِخ)عبدالمجیدبن عبدالعزیزبن ابی رواد از روات حدیث است.
ابوعبدالدائم
[اَ عَ دِدْ دا ءِ] (اِخ)محمدبن البرماوی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)تابعی است و از ابی بکر روایت کرده است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ) از روات است و از شعبی روایت کند.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)تابعی است. او از ابی هریره و از او صالح روایت کند.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)یکی از علمای مذهب شافعی. او راست: کتاب الاجماع و الاختلاف. کتاب المقالات فی اصول الفقه. (ابن الندیم).
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ) از ابی عبدالله یا از ابی روایت کند. (الکنی للبخاری ص 51 س 5).
