ابوالسحماء
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) سهیل بن حسّان. محدث است.
ابوالسدانه
[اَ بُسْ سِ نَ] (اِخ) فزاری. شاعری از عرب. او را بیست ورقه شعر است. (ابن الندیم).
ابوالسرایا
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) از موالی است و در اول بزمان مأمون از سرهنگان جیش هرثمه بن اعین بود سپس بکوفه شد و بخدمت محمد بن ابراهیم بن طباطبا پیوست و آنگاه که محمد بر مأمون خروج کرد ابوالسرایا سرداریِ سپاه محمد داشت و چون محمد در جنگ زبیربن مسیّب...
ابوالسرایا
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) سری بن منصور. رجوع به سری... شود.
ابوالسرایا
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) نصربن حمدان. رجوع به نصر... شود.
ابوالسری
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) ابن دمینه عبدالله بن عبیدالله شاعر. رجوع به ابن دُمینه عبدالله... شود.
ابوالسری
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) ثابت بن یزید الاودی الکوفی. محدّث است و یعلی بن عبید از او روایت کند.
ابوالسری
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) سلیمان بن کندیر. محدّث است و بعضی کنیت او را ابوصدقه العجلی گفته اند.
ابوالسری
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) عبدالله بن عبیدالله. رجوع به ابن دمینه عبدالله... شود.
ابوالسری
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) منصوربن عمّاربن کثیر واعظ خراسانی. رجوع به منصور... شود.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) ابن اثیر مبارک بن محمد ابی الکرم بن محمد شیبانی جزری. ملقب به مجدالدین. صاحب کتاب النهایه فی غریب الحدیث. رجوع به ابن اثیر و مبارک بن محمد...، و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص316 و 395 و 407 شود.(1)
(1) - حبیب السیر، نشانه ای...
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) ابن شجری. هبه اللهبن علی بن محمد بن علی. رجوع به ابن شجری شریف ابوالسعادات... شود.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) اسعدبن عبدالقاهربن اسعد اصفهانی. فقیه شیعی. او اوستاد خواجه نصیرالدین طوسی است در منقول و نیز استاد ابن هیثم بحرانی و رضی الدین بن طاوس است. از جملهء کتب اوست: رشح الوفا. جامع الدلایل. مجمع الفضایل. توجیه السؤالات فی حل الاشکالات.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) اسعدبن یحیی بن موسی بن منصور عبدالعزیزبن وهب بن عبدالله بن رفیع بن ربیعه بن هبان سلمی، معروف به بهاء سنجاری. ابن خلکان گوید فقیه و عالم خلافی بود. لکن طبع او بشعر گرائید و بشاعری مشهور گشت و نیکو گفت و مدح ملوک کرد و...
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) عبدالله بن اسعد تمیمی یافعی مکّی ملقب به عفیف الدین و موصَّف به نزیل الحرمین، از کبار مشایخ وقت و عالم به علوم ظاهریه و باطنیّه و صاحب مصنفات بسیار. صاحب روضات گوید شیخ محمد جزری در آخر کتاب بدایه النهایه آنجا که ذکر وفیات جمله...
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) مبارک بن محمد بن محمد بن اثیر. رجوع به ابن اثیر و رجوع به مبارک... شود.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) محمد بن محمّد بلقینی. رجوع به محمد... شود.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) هبه اللهبن علی بن محمد. رجوع به ابن الشجری شریف... و رجوع به هبه الله... شود.
ابوالسعادات
[اَ بُسْ سَ] (اِخ) یوسف بن رافع بن تمیم معروف به ابن شدّاد. کنیت او را بعضی ابوالمحاسن و بعضی ابوالعز نوشته اند. رجوع به ابن شداد بهاءالدین و رجوع به نامهء دانشوران ج 2 ص 182 شود.
ابوالسعدان
[ اَ بُسْ سَ] (اِخ) صحابی است. نام و نسب او معلوم نشده است.