وادی ضهر
[یِ ضَ] (اِخ) موضعی است در یمن که دارای معادن آهن و نقره است. (الجماهر بیرونی ص270).
وادی طبرنش
[یِ طَ بَ نَ] (اِخ)(1)ناحیه ای است در اندلس در حدود پرتقال کنونی. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 204).
(1) - Tabarnax.
وادی طفوان
[] (اِخ) موضعی است بین راه و مکه و مدینه که نام دیگر آن طفوه راثق و در 23 فرسنگی بدر واقع است : از مکه تا مدینه دویست و شصت میل که هشتاد و شش فرسنگ و دو میل باشد و بطریق البدر از مکه بدیه حی سه فرسنگ...
وادی عبدالله
[یِ عَ دِلْ لاه] (اِخ) از روستاهای قرطبه است در اندلس. (از الحلل السندسیه ج1 ص268، از احسن التقاسیم المقدسی).
وادی عتبه
[] (اِخ) یکی از سه ناحیهء فزان (واقع در شمال آفریقا بین فیوم و طرابلس). (از قاموس الاعلام ترکی در ذیل وادی شرقی).
وادی عذراء
[یِ عَ] (اِخ) ناحیهء سرسبزی است در سرقسطهء اندلس که از باغها و اشجار زیبا احاطه شده است. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 191).
وادی عروس
[یِ عَ] (اِخ) یا وادی العروس. نام وادی یعنی بیابانی است در راه کعبه. (برهان) (آنندراج). و رجوع به وادی العروس شود.
وادی غایه
[یِ یَ] (اِخ)(1) وادی غیه. رودی است در اندلس نزدیک شهر فالس(2). (از الحلل السندسیه ج 2 ص 267 و 271).
(1) - Gaya.
(2) - Valls.
وادی غبر
[غُ بَ] (اِخ) موضعی است بین شام و مدینه نزدیک حجر ثمود. (از معجم البلدان). رجوع به غبر در معجم البلدان شود.
وادی غربی
[یِ غَ بی ی] (اِخ) یکی از سه ناحیهء فزان (واقع در شمال افریقا بین طرابلس و فیوم). (از قاموس الاعلام ترکی ذیل وادی شرقی).
وادی غیه
[یِ غَیْ یَ] (اِخ)(1) وادی غایه. رجوع به وادی غایه شود.
(1) - Gaya.
وادی فرنکولی
[] (اِخ) ظاهراً نام رودی به اندلس که نزدیک بندر طرکونه(1)واقع است. رجوع به الحلل السندسیه ج 2 ص 268 شود.
(1) - Tarragona.
وادی قدس
[یِ قُ] (اِخ) کنایه از آسمان است که عیسی به آن عروج کرد : چون مسیح از ایمان یهود مأیوس گشت سیاحت اختیار فرمود چندگاه در اطراف جهان سیر کرده در اثناء اسفار نزول مایده واقع شد و در کرت ثانی که به موجب حکم ربانی به بیت المقدس مراجعت...
وادی قضیب
[یِ قَ] (اِخ) وادی القضیب. موضعی است که یکی از جنگهای مهم عرب در آن اتفاق افتاد. (از معجم البلدان). رجوع به قضیب در معجم البلدان و وادی القضیب شود.
وادی قناه
[یِ قَ] (اِخ) رودی است در مدینه. (نخبه الدهر دمشقی ص 210).
وادی کبیر
[یِ کَ] (اِخ)(1) وادی الکبیر. رود بزرگی است در اسپانیا. رجوع به وادی الکبیر شود.
(1) - Guadalquivir.
وادی کده
[کَ دَ / دِ] (اِ مرکب) جایی که در آن وادی و رود بسیار باشد :
وآن زرد به صدمه های ایام
وادی کده ای شود سرانجام.نظامی.
وادی کردونه
[کَ نَ] (اِخ)(1) رودی است در اندلس. (از الحلل السندسیه ص 199 ج 2).
(1) - Cardona.
وادی کنعان
[یِ کَ] (اِخ) موضعی است در فلسطین. رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 16 شود.
وادی گرگان
[یِ گُ] (اِخ) یکی از دو بخش مهم گرگان. صحرای گرگان. گرگان که نام آن در کتیبه های داریوش اول و هرگان است و نویسندگان عهد قدیم اسم گرگان را هیرکانیا ضبط کرده اند. این صفحه ای است که از طرف شمال غربی و مغرب به پارت می پیوندد و...