جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه زبیر: (تعداد کل: 82)

زبیر

[زَ] (ع ص) نبشته (منتهی الارب) چیز نبشته شده فعیل است بمعنی مفعول (از تاج المصادر) (از متن اللغه) رجوع به دزی ج 1 در این لغت نامه شود || گوسپند تناور بزرگ دوش || مرد سخت دارای رای استوار (از متن اللغه) مرد شدید « ز بر » ص...

زبیر

[زَ] (اِخ) کوهی که حق سبحانه تعالی بر آن با موسی (ع) بسخن درآمده (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (متن اللغه) به ممکن است سخن مفسران با آنچه در کتب لغت آمده است منافات » : است شیخ ما گوید « طور » اتفاق مفسران، نام کوه مناجات گویا زبیر...

زبیر

1) - ابن درید گوید زبیر مشتق است از ) ( [زُ بَ] (ع ص مصغر) مصغر زَبْر، بمعنی مرد نیرومند و سخت است (از تاج العروس)( 1 نیز « زبر » بمعنی برآوردن چاه بسنگ (از جمهره ج 1 ص 255 ) مؤلف تاج العروس بطوری که در ذیل...

زبیر

[زَ] (اِخ)( 1) جایی در بادیه نزدیک ثعلبیه (از تاج العروس) نام موضعی است نزدیک ثعلبیه شاعری در ضمن یک بیت از اشعاری که دربارهء ثعلبیه( 2) سروده آنرا آورده، آن بیت چنین است: اذاما سماء بالدناح تخایلت فانی علی ماء الزبیر اشیمها (از معجم آمده و ما به اعتماد...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) شهری است نوبنیاد در عراق واقع در 8میلی جنوب غربی بصره این شهر را از آن رو زبیر خوانند که در نزدیکی شهر قدیم بصره همانجا که واقعهء جنگ جمل (بین طلحه و زبیر و عایشه از یک سو و حضرت علی (ع) از سوی دیگر) رخ...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) بطنی از بنوجعفر( 1) است از لخم بنی قحطان این بطن در ساحل اطفیح مصر مسکن گزیده بودند (از معجم قبائل العرب تألیف عمر رضا کحاله از نهایه الارب قلقشندی و البیان و الاعراب مقریزی) ( 1) - در البیان و الاعراب: بنوجعد (عمر رضا کحاله).

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) بطنی از طایفهء ضحاک از قبیلهء اثیح از بنوهلال بن عامر، رشته ای از عدنانیه است، این بطن در آفریقای شمالی مسکن ( داشته اند (از معجم قبائل العرب از الجزائر تألیف مدنی ص 131.

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) رشته ای است از قبیلهء حفیل از طایفهء حُفَیل شَمَّر (از معجم قبائل العرب از قلب جزیره العرب تألیف فؤاد حمزه ص (162.

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) از عمال محمد امین خلیفه عباسی بود رجوع به النقود العربیه ص 123 شود.

زبیر

لعن » : [زُ بَ] (اِخ) پدر عبدالله و جد زبیربن عبدالله، و این عبدالله همان است که چون عبدالله بن زبیر( 1) او را محروم ساخت، گفت از تاج العروس) (از منتهی الارب) رجوع به زبیر بن عبدالله ) « ان و راکبها » : و ابن الزبیر در...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) پدر یوسف بن زبیر است و یوسف از او روایت دارد.

زبیر

( [زُ بَ] (اِخ) ابوخالد از ابان بن عثمان روایت دارد و حمادبن سلمه از او نقل حدیث کند (از الجرح و التعدیل ج 3 ص 581 رجوع به کتاب المصاحف ص 33 شود.

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابوعبدالسلام( 1) بصری از راویان حدیث بود از ایوب بن مکرز روایت دارد و حمادبن سلمه از او نقل حدیث کند (از 1) - حاکم ابواحمد نام پدر زبیر را جوانشیر یاد کند و این لغتی است پارسی بمعنی شیرجوان (از ) ( الجرح و التعدیل ج...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن ابی اسید مالک بن ربیعهء ساعدی انصاری ابن غسیل در حدیث خود او را زبیربن منذربن ابی اسید خوانده و علی بن حسن بن ابی الحسن (بنقل ابومحمد) نام پدر او را ابواسید ضبط کرده است (از کتاب الجرح و التعدیل ج 2 ص 579 )...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن ابی بکر از راویان حدیث بود قرشی گوید: زبیربن ابی بکر (در نامهء خویش) نقل کرد از ذؤیب بن عمامهء سهمی از سیرهء عمر بن ) « یاد مرگ ناگواری های دنیا را آسان می سازد » : که عبدالعزیزبن عمر بنقل از پدرش عمر بن...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن ابی هاله صحابی بود (از منتهی الارب) (آنندراج) زبیربن ابی هاله، صحابی بود و وائل بن داود بوسیلهء بهی از او روایت دارد (از تاج العروس) ابن ابی حاتم آرد: احادیث وی متروک است و از این روی من از یاد کردن روایات او و نیز...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن احمدبن سلیمان زبیری رجوع به زبیری شود.

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن اروح تمیمی یکی از آن دو تن است که حامل سر مسلم بن عقیل و هانی بن عروه برای یزید بودند عبیدالله زیاد پس از این که فرمان داد مسلم و هانی را گردن زدند هانی بن ابی حیهء همدانی و زبیربن اروح تمیمی را مأمور...

زبیر

[زُ بَ] (اِخ) ابن اشیم اسدی پدر عبدالله است و عبدالله یکی از شاعران مشهور دوران اموی بود و در حدود 85 ه ق درگذشت ابوالفرج اصفهانی در ترجمهء عبدالله زبیر، شاعر معروف، شعری از او نقل کند که در آن شعر عبدالله از حضور خویش در نزد عثمان...

زبیر

[زَ] (اِخ) ابن باطی ء، پدر عبدالرحمان صحابی بود (از منتهی الارب) (آنندراج) ابن عبدالبر نام پدر او را باطیا( 1) ضبط کرده است (از تاج العروس) رجوع به الاصابه ج 2 ص 47 و طبری چ دخویه قسمت 1 ص 1494 و 1495 و نیز زبیر ( بن عبدالرحمن)...

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.