ابوضربه
[اَ ضَ بَ] (اِخ) محمّد ثالث ملقب به المستنصر از امرای بنی حفص در تونس. او از اواسط شعبان 717 ه . ق. تا ربیع الاخر 718 حکومت راند. وی را در 717 موحّدین از حبس خلاص کردند و در جنگی که میان او و ابوبکر حاکم تونس واقع شد...
ابوضرغام
[اَ ضَ] (اِخ) هلقام. از روات حدیث است.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) ابن عیص. مردی از مستضعفین اصحاب رسول صلوات الله علیه بمکه و او هنگام مهاجرت بمدینه در منزل تنعیم درگذشت.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) انس بن عیاض مدینی. از روات حدیث است.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) عاصم بن ابی الزهری. تابعی است و از مالک روایت کند.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) عبدالله بن المستورد از روات و ابواسامه از وی روایت کند.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) غیلان المقری. او از ابی امامه و از او ارطاه بن منذر روایت کند.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) القاص. او از کعب و از او فرج بن یحمد و حریزبن عثمان روایت کنند.
ابوضمره
[اَ ضَ رَ] (اِخ) محمد بن سلیمان الحمصی. از روات حدیث است.
ابوضمضم
[اَ ضَ ضَ] (اِخ) صاحب الاصابه و هم مؤلف استیعاب و دیگر علمای رجال آورده اند که رسول صلوات الله علیه فرمود: الا تحبّون ان تکونوا کابی ضمضم. قالوا یا رسول الله و من ابوضمضم قال انّ اباضمضم کان اذا اصبح قال اللهمّ انّی قد تصدّقت بعرضی علی من ظلمنی....
ابوضمضم
[اَ ضَ ضَ] (اِخ) یکی از مغفلین (چون حجی و بهلول و ملانصرالدین) و کتاب نوادر ابی ضمضم شامل حکایات مضحکه اوست. (از ابن الندیم).
ابوضمضم
[اَ ضَ ضَ] (اِخ) کلابی، کنیت دیگر او ابوعثمان و نام او سعیدبن ضمضم است. او از شعرای بدوی است و نزد حسن بن سهل رفته و او را مدح گفته است. (ابن الندیم).(1)
(1)- نویسندگان دائره المعارف اسلامی ابوضمضم حدیث و ابوضمضم مغفل را یک تن گمان برده و ابوضمضم...
ابوضمیره
[اَ ؟ رَ] (اِخ) روح بن شیرزاد، سعد یا سعید صحابی است. یا روح بن سندر و او جدّ حسین بن عبدالله بن ضمیره بن ابی ضمیره است.
ابوضنی
[اَ ضُ نَی ی] (اِخ) سعیدبن ضنی. محدّث است.
ابوضوطری
[اَ ضَ طَ را] (ع ص مرکب) احمق و آن دشنامی است. (المزهر).
ابوضیاء
[اَ] (اِخ) بشربن یحیی. رجوع به ابوضیاء نصیبی... شود.
ابوضیاء
[اَ] (اِخ) نصیبی. بشربن یحیی بن علی القینی النصیبی. شاعر و ادیبی از مردم نصیبین. از کتب اوست: سرقات البحتری من ابی تمام. کتاب الجواهر. کتاب الاَداب. کتاب السرقات الکبیر. (از ابن الندیم).
ابوضیف
[اَ ضَ] (اِخ) تابعی است. او از کعب و از او حمیدبن هلال روایت کند.
ابوضیفین
[ضَ فَ] (اِخ) عبدالعزیزبن مروان. (المُرصّع).
ابوطارق
[اَ رِ] (اِخ) ازدی. او از بلال و از او یزیدبن ابی زیاد روایت کند.
