ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن اسحاق غزنوی هندی. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن اسحاق یمنی. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن اسماعیل بن مسعود. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن ایوب موصلی. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن جمیع. از مردم جبل نفوسه عالم فرقهء اباضیه. وی در اواخر مائهء هشتم یا اوائل مائهء نهم هجری میزیست و کتاب موسوم به العقیدهء او معروف است و خوارج مزاب و جربه بدان عمل کنند و شماخی را بر آن کتاب شرحی است...
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن حجاج. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن حسن بن عمر اشبیلی. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن حفص بن عتاب. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن حفص عبدی. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن حکم بن رافع الانصاری. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن خضربن اللمش. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن خطاب، خلیفهء دویم. رجوع به عمر بن خطاب... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن ریاح. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن سلمه الحداد. رجوع به ابوحفص حداد شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن سلیط. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن سلیمان. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن سهل. محدث است.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن شاهین بغدادی. رجوع به عمر... شود.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن شاهین سمرقندی. محدث است و محمد بن فضل ذرمازی از او روایت کند.
ابوحفص
[ اَ حَ ] (اِخ) عمر بن عامر تمار. محدث است.
