ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) رجاءبن ابی سلمه فلسطینی. محدث است.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) رجاءبن حیوه بن جرول کندی. فقیهی معاصر و مجالس عمر بن عبدالعزیز. وفات 112 ه . ق. و صاحب حبیب السیر اضافه می کند از نقباء و اتقیاء شام و ابن خلکان گوید: او از علماست و مجالس عمر بن عبدالعزیز بود و شبی نزد عمر...
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) زریق بن حیان. محدث است.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) شریح بن هانی. صحابی است.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) غسّان بن برزین. محدث است و از یساربن سلامه حدیث شنوده است.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) کندی. رجوع به ابوالمقدام رجاءبن حیوه شود.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) معارک. تابعی است. و او از ابن عمر و از او رزّام بن سعید روایت کند.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) مقدام بن ثابت. محدث است و یحیی بن یونس از او روایت کند.
ابوالمقدام
[اَ بُلْ مِ] (اِخ) هشام بن زیاد. مولی آل عثمان. محدث است و وکیع از او روایت کند.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) ابراهیم بن علی طبری رویانی.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) ابن حبیب. نام او محمد بن مصطفی است. از مردم ارز روم و از علماء مائهء دوازدهم هجری. در زمان مشیخت فیض الله افندی او به اسلامبول شد و مدتی قضای اسلامبول میراند و آنگاه که شیخ الاسلام بقتل رسید او مأمور اقامت بروسه گردید...
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) ابن زهره حمزه بن علی بن ابی المحاسن زهره بن حسن بن زهره حلبی. فقیه شیعی. صاحب کتاب غنیه النزوع الی علمی الاصول و الفروع و قبس الانوار فی نصره العتره الاطهار و رسائل و کتب دیگر. مولد او به سال 510 ه . ق....
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) ابن محمد ملقب به علاء الدولهء سمنانی. رجوع به علاءالدوله... شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) ابن مماتی. رجوع به ابن مماتی... شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) احمدبن حسن جاربردی. رجوع به جاربردی شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) اسحاق بن ابی بکر حنفی رجوع به اسحاق... شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) (قاضی...) اسعدبن الخطیر ممّاتی ابی سعید مهذب بن مینای نصرانی. کاتب و شاعر و ناظر دواوین در مصر و او سیرت صلاح الدین ایوبی و نیز کلیله و دمنه را نظم کرده است. وفات بسن شصت وشش سالگی به سال 606 ه . ق.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) تنوخی. رجوع به ابوالمکارم محمد بن عبدالمنعم... شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) حسین. رجوع به حسین ابوالمکارم شود.
ابوالمکارم
[اَ بُلْ مَ رِ] (اِخ) حسین بن ابی بکر الاشعری. رجوع به حسین... شود.
