احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله حبش حاسب. او راست: کتاب الابعاد و الاجرام. و رجوع به حبش و رجوع به احمدبن عبدالله مروزی البغدادی شود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله ختلی. محدث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله الخجستانی. نظامی عروضی در چهار مقاله (چ لیدن ص 26) آرد: احمدبن عبدالله الخجستانی را پرسیدند که تو مردی خربنده بودی بامیری خراسان چون افتادی؟ گفت ببادغیس در خجستان روزی دیوان حنظلهء بادغیسی همی خواندم بدین دو بیت رسیدم:
مهتری گر بکام شیر در است
شو خطر...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله دُرَیبی. محدث است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله دلجی مکنی به ابوالقاسم. او راست: کتاب الاسماء والاحکام. وفات وی به سال 319 (ه . ق). بود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله سرماری بلخی مکنی به ابوجعفر، از فقهای حنفی. او راست: کتاب البناء در ابنیهء مذهب ابوحنیفه و کتاب الابانه فی ردّ من شنع علی ابی حنیفه.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله سیواسی ملقب به برهان الدین او راست: حاشیه ای بر تلویح تفتازانی. شرح تنقیح الاصول. و وفات او بسال 800 ه . ق. بوده است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله شهاب قلجی المولد. او راست: شرحی بر کافی فی علم العروض و القوافی تألیف ابوزکریای رازی. و وفات وی به سال 502 ه . ق. بوده است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله صنعانی مکنی به ابوالعباس او راست: تاریخ یمن. وفات وی بسال 460 ه . ق. بوده است.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله الطاوسی الابرقوهی الشیرازی. او از سید شریف جرجانی روایت دارد. (روضات الجنات ص 499).
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله طماس. ابوعبیدالله محمد بن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است. (الموشح چ مصر ص 340).
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله العامری ملقب بشهاب الدین. رجوع به احمدبن عبدالله غزی شود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله عجلی کوفی مکنی به ابوالحسن. نزیل طرابلس مغرب. او راست: کتاب الجرح و التعدیل. و وفات وی به سال 261 ه . ق. بود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله العسکری. ابوعبیدالله محمد بن عمران المرزبانی در الموشح از وی روایت کرده است. (الموشح چ مصر ص 119 و 127 و 201 و 242 و 367).
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله غزی شافعی. ملقب به شهاب الدین. وفات به سال 882 ه . ق. او راست: کتاب جمع الجوامع در اصول فقه. کتاب النحو المبتغی لمعان ینبغی. کتاب اختصار تاریخ ابن خلکان. کتاب شرح منهاج قاضی بیضاوی. کتاب شرح حاوی صغیر عبدالغفار قزوینی. کتاب تلخیص مهمات...
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله فلجی ملقب بشهاب الدین. مولد او به سال 829 ه . ق. بود و او راست: نظم تلخیص المفتاح.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله فوزی. او راست: حاشیه بر دررالاحکام تألیف محمد بن فرامرز رسالت فی الخط.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله قرطبی. رجوع به ابن صفار شود.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله قریمی (سید ...). وفات 862 ه . ق. او راست: حاشیه ای بر مطول موسوم به معول. تعلیقه ای بر تفسیر بیضاوی. حاشیه بر شرح عقاید نسفی. تعلیقه بر شرح لباب قویل باباثلوغ. شرح لباب اسفراینی. شرح لب الالباب و این غیر لبّ بیضاویست.
احمد
[اَ مَ] (اِخ) ابن عبدالله کوفی دیلمی مکنی به ابوجعفر. او راست: عیون الاخبار. وفات وی به سال 273 ه . ق. بوده است.
