جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه منقی: (تعداد کل: 4)

منقی

[مُ نَقْ قا] (ع ص) پاک کرده شده و صاف کرده شده چنانکه مویز منقی و آملهء منقی، نوعی از میوهء معروف است که در دوا به کار آید و منقی صفت آن است یعنی مویزی که آن را از تخمش پاک و صاف کرده باشند و بعضی مردم که...

منقی

[مُ نَقْ قی] (ع ص) پاک و صاف کننده از آلایش. (غیاث). آنکه پاک می کند. (ناظم الاطباء): طلای ابهل با انگبین منقی قروح خبیثه است. (منتهی الارب) (یادداشت مرحوم دهخدا). || آنکه گندم پاک کند. (مهذب الاسماء) (از انساب سمعانی). بوجار. گندم پاک کن. (یادداشت مرحوم دهخدا). || (اِ)...

منقی

[مَ قی ی](1) (ع اِ) راه. (منتهی الارب) (از محیط المحیط).
(1) - محیط المحیط علاوه بر این ضبط افزاید: در عاصم افندی مُنَقّی ضبط شده و در اقرب الموارد بدین معنی مُنَقّی و مُنَقّی و ضبط گردیده است.

منقی

[مُ] (ع ص) فربه و آنکه استخوانهای وی دارای مغز باشد. || آنکه برمی گزیند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). رجوع به انقاء شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.