جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه شعب: (تعداد کل: 12)

شعب

[شَ] (ع اِ) قبیلهء بزرگ و آن بزرگتر از قبیله است و پس از قبیله فصیله و پس از آن عماره و بعد از آن بطن و بعد فخذ. ج، شُعوب. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قبیله. ج، شعوب. (مفاتیح). قبیله بزرگ. (آنندراج) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص61)...

شعب

[شَ] (ع مص) فراهم آوردن درز و شکاف را (یا عام است). (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فراهم آوردن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (از اقرب الموارد). || پریشان ساختن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پراکنده کردن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (از اقرب الموارد). || بهم پیوستن. (از منتهی الارب) (ناظم...

شعب

[شَ عَ] (ع مص) گشاده گردیدن میان دو دوش و یا دو شاخ. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)(1).
(1) - از باب سمع. (منتهی الارب).

شعب

[شَ عَ] (ع اِمص) دوری در میان دو دوش و یا دو شاخ گاو و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)(1).
(1) - در اقرب الموارد به صورت دو معنی مستقل آمده است.

شعب

[شِ] (ع اِ) راه در کوه. ج، شِعاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). راهی که در کوه باشد. (غیاث اللغات). غار. (غیاث اللغات)(1). دَرِ کوه. (دهار) (مهذب الاسماء). در غاله. (زمخشری) : آشیانه گرفتند برشقی راسخ و شعبی راسی. (سندبادنامه ص120). تنی چند از مردان واقعه دیدهء...

شعب

[شُ] (ع ص، اِ) جِ اَشعَب، شَعباء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به اشعب و شعباء شود. || شعب الزمان؛ حالات روزگار. (از اقرب الموارد). || شعب السفود؛ دندانه های آن. و سفود آهن سیخ مانندی است که گوشت را در آن بریان کنند. (از اقرب الموارد).

شعب

[شُ عَ] (ع اِ) جِ شُعبَه. (دهار) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص61) (غیاث اللغات). شعبه ها. (از ناظم الاطباء). رجوع به شعبه و شعبه شود.
- شعب الفرس؛ اطراف اسب و هر چیز از آن که بند باشد مانند: سر کتف و جز آن. (منتهی الارب) (از ناظم...

شعب

[شُ عُ] (ع اِ) جِ شَعیب. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). جِ شعیب به معنی توشه دان یا توشه دان از دو چرم دوخته یا از دو طرف بریده و مشک کهنه. (آنندراج). رجوع به شعیب شود.

شعب

[شُ] (اِخ) وادیی است میان حرمین که در وادی صفرا می ریزد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)(1). وادیی است میان مکه و مدینه که به وادی الصفرا فروریزد. (از معجم البلدان).
(1) - در ناظم الاطباء به ضم «عین» آمده است.

شعب

[شَ] (اِخ) بطنی است از همدان. (منتهی الارب).

شعب

[شَ] (اِخ) کوهی است به یمن و آن را ذوشعبین گویند. (منتهی الارب) (آنندراج). کوهی است در یمامه. (از معجم البلدان).

شعب

[شِ] (اِخ) نام موضعی است. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). اسم قطعه ای واقع بین عقبه و قاع در راه مکه در سه میلی. (از معجم البلدان).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.