شعب
[شُ] (ع ص، اِ) جِ اَشعَب، شَعباء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به اشعب و شعباء شود. || شعب الزمان؛ حالات روزگار. (از اقرب الموارد). || شعب السفود؛ دندانه های آن. و سفود آهن سیخ مانندی است که گوشت را در آن بریان کنند. (از اقرب الموارد).