ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)علی بن حسن شقیق خراسانی. از روات حدیث است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)عماره. تابعی است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)عوف بن مالک الاشجعی. صحابی است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)غیاث بن ابراهیم الکوفی. از روات و متروک الحدیث است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)الفضل. تابعی است و خالد واسطی از او روایت کند.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)فهری قرشی. عبد یا یزیدبن انیس یا کرزبن ثعلبه. صحابی است و غزوهء حنین را دریافته است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)فیروز دیلمی. صحابی است. رجوع به فیروز... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)قاسم بن عبدالرحمن. مولی عبدالرحمن بن یزیدبن معاویه بن ابی سفیان. تابعی است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)قاسم بن ولید. تابعی است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)قیس الاعمی. تابعی است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)کعب بن مالک. صحابی است و بعضی کنیت او را ابوعبدالله گفته اند.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)کندی. وی در شمار شامیان است و از کثیربن مره حدیث شنیده است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن حسین سلمی نیشابوری. رجوع به ابوعبدالرحمن سلمی نیشابوری... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن عبدالرحمن بن ابی لیلی الانصاری محدث و فقیه. او سی وسه سال در کوفه قضا راند و به سال 148 ه . ق. درگذشت. رجوع به ابن ابی لیلی... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن عبدالرحمن بن المغیره بن ابی ذئب. از فقهای محدّثین. و به سال 159ه . ق. درگذشت. او راست: کتاب السنن، محتوی کتب فقهیّه مانند نماز، طهارت، صیام،مناسک و جز آن. رجوع به ابن ابی ذئب... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن عبدالله بن محمد عتقی. رجوعَ به محمد... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن عبدالله الاموی. رجوع به محمد... شود.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن عبیدالله العرزمی. محدث و متروک الحدیث است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن فضیل از روات حدیث است.
ابوعبدالرحمن
[اَ عَ دِرْ رَ ما] (اِخ)محمدبن فضیل بن غزوان ضبّی بالولاء رجوع به محمد... شود.
