جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نیرنگ: (تعداد کل: 3)
نیرنگ
[رَ / نَ رَ]( 1) (اِ)( 2) سحر افسون نیرنج (لغت فرس) (یادداشت مؤلف) (انجمن آرا) (آنندراج) (برهان قاطع) (غیاث اللغات) (رشیدی) جادوئی افسون (اوبهی) ساحری افسونگری (برهان قاطع) طلسم (برهان قاطع) (غیاث اللغات) جادو فسون : سخن جز ز یزدان و از دین مگوی ز نیرنگ و جادو شگفتی...
نیرنگ
[رَ] (اِ) رنگ باشد که نگارگران زنند( 1) (لغت فرس اسدی ||) نقشه تصویر که به زکال بر کاغذ طرح کنند (غیاث اللغات) آنچه مرتبهء اول نقاشان با انگشت و زغال نقش و طرح کنند و بکشند (برهان قاطع) نقش و هیولی هرچه باشد و نقاشان چون نقشی بکشند اول...