جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه معرق: (تعداد کل: 5)

معرق

[مُ عَرْ رَ] (ع ص) می به آب آمیخته. (مهذب الاسماء). شراب رگ دار از آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). شراب آمیخته با اندکی آب. (ناظم الاطباء). و رجوع به مُعرَق شود. || مرد کم گوشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رجل معرق...

معرق

[مُ عَرْ رِ] (ع ص) که عرق آرد. خوی آور. خوی انگیز. خوی زا. عرق زا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || دارویی که رطوبتهای رقیق را از عروق و باقی اعضا تحریک و به سمت پوست آرد و به صورت عرق از مسامات دفع کند. (از بحر الجواهر). آنچه...

معرق

[مُ رَ] (ع ص) شراب معرق؛ شراب رگ دار از آب. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). شراب آمیخته با اندکی آب. (ناظم الاطباء). و رجوع به مُعَرَّق شود. || کسی که در کَرَم و یا در لؤم دارای اصل و عرق باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ||...

معرق

[مُ رِ] (ع ص) گشن اصیل و نجیب. (منتهی الارب) (آنندراج). اصیل و نجیب از مردم و اسب. (از اقرب الموارد).

معرق

[مَ رَ] (ع مص) باز کردن و خوردن گوشتی را که بر استخوان باشد. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رفتن. (از منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به عَرق شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.