جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مدرب: (تعداد کل: 2)

مدرب

[مُ دَرْ رَ] (ع ص) مرد آزمایش دیده و شدت رسیده و سختی چشیده. (منتهی الارب). منجد. مجرب. مصاب بالبلایا. (اقرب الموارد). آزمودهء ممتحن سختی کشیده. || شتر رام ادب یافتهء مأنوس سواری در کوچه ها. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). شتر که دست آموز است و...

مدرب

[مُ دَرْ رِ] (ع ص) شکیبائی نماینده در کارزار وقت شدت و فرار. (آنندراج) (از اقرب الموارد). نعت فاعلی است از تدریب. رجوع به تدریب شود. || کسی که درمی آید در زمین دشمنان از بلاد روم. (ناظم الاطباء): ادرب القوم؛ دخلوا ارض العدو من بلاد الروم. (اقرب الموارد). ||...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.