جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قلاب: (تعداد کل: 5)

قلاب

[قِ] (ع اِ) گرگ. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (فهرست مخزن الادویه).

قلاب

[قُ] (ع اِ) بیماریی است دل را. || بیماریی است که شتر را به روزی بکشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).

قلاب

[قُلْ لا] (اِ) خار آهنی خمیدهء حلقه مانند که چیزی بدان توان آویخت. (غیاث اللغات). چنگک.
|| در اصطلاح تیراندازان، نوعی از کشیدن کمان. (آنندراج) :
تا پنجه به قلاب زدی سوی کمان
از زور تو خم گرفت ابروی کمان.
ملاطغرا (از آنندراج).
|| دو آهن چون جوالدوزی، یا دو استخوان که بدان بافند. (یادداشت...

قلاب

[قَلْ لا] (ع ص) گرداننده از سره به ناسره. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات). || آنکه پول قلب سکه میکند. (ناظم الاطباء). آنکه بر زر قلب سکه زند. (آنندراج) :
خموش حافظ و این نکته های چون زر سرخ
نگاه دار که قلاب شهر صراف است.حافظ.
|| دغاباز. (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
ای مرد...

قلاب

[قُ] (اِخ) کوهی است در دیار بنی اسد. بشربن عمروبن مرند در آن به قتل رسید. خرنق دختر هفان بن بدر دربارهء آن اشعاری دارد. (معجم البلدان).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.