جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه فضولی: (تعداد کل: 3)

فضولی

[فُ] (ص نسبی) آنکه کار بی فایده کند و در پی مالایعنی رود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که کار بیهوده کند. || آنکه بی جهت در امور دیگران مداخله کند، بدین معانی در فارسی «فضول» مستعمل است. (فرهنگ فارسی معین) :
عدو چو گشت فضولی حقیرتر گردد
که تعبیه ست...

فضولی

[فُ] (حامص) مداخلهء بی جهت در کار دیگران. (فرهنگ فارسی معین) :
ره راست جویی فضولی مجوی
گرت آرزو صحبت اولیاست.ناصرخسرو.
رئیس متین را چو بینی بگوی
که گرد فضولی بسی می تنی.انوری.
الهی نفس سرکش را زبون کن
فضولی از دماغ ما برون کن.عطار.
این گهی بخشد که اجلالی شوی
وز فضولی و دغل خالی شوی.مولوی.
که من...

فضولی

[فُ] (اِخ) ملا محمد بن سلیمان بغدادی. از اکابر شعرای قرن دهم هجری است که اشعار مؤثر و سوزناک به زبان ترکی و گاه به عربی و فارسی دارد. وی از وابستگان دربار سلطان سلیمان خان قانونی دهمین سلطان عثمانی بوده. او راست: 1- انیس القلب، قصیدهء فارسی. 2- بنگ...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.