جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه غریب: (تعداد کل: 15)

غریب

[غَ] (ع ص) هر چیزی نادر و نو. (منتهی الارب) (آنندراج). نادر. (غیاث اللغات) (منتهی الارب). عجیب و نادر. (فرهنگ نظام). شگفت. عجیب و غیر مأنوس. (المنجد). بدیع. تازه. طرفه :
غریب آهوئی آمدم در کمند
که از بند جست و مرا کرد بند.
فردوسی (از ولف).
غریب و نادر باشد جوان باپرهیز
تو خویشتن...

غریب

[غَ] (اِخ) یکی از 31 قبیله ای که در کردمحله ساکن اند. (از ترجمهء سفرنامهء مازندران و استرآباد رابینو ص100).

غریب

[غَ] (اِخ) به قولی نام مادر المقتدر بالله ابوالفضل جعفربن المعتضد بود. (از تاریخ الخلفاء سیوطی ص251).

غریب

[غَ] (اِخ) نام کنیز آوازخوانی بود که مأمون خلیفهء عباسی وی را برای محمد بن حامد تزویج کرد. (ایضاً از تاریخ الخلفاء ص216). برای تفصیل رجوع به کتاب مذکور شود.

غریب

[غَ] (اِخ) ابن سعد. صاحب الحلل السندسیه کتابی به وی نسبت داده است. رجوع به کتاب مذکور ج1 ص355 شود.

غریب

[غَ] (اِخ) ابن معن. وی در ربیع الاول 411 ه . ق. با شخصی به نام نورالدوله دبیس بن علی بن مزید الاسدی همدست شد و با لشکری که از بغداد آمده بود جنگید و چیره شد. (از کامل ابن اثیر ج9 ص133). و برای تفصیل رجوع به کتاب مذکور...

غریب

[غَ] (اِخ) امین افندی. وی صاحب جریدهء «الحارس» بیروتی است و او راست: 1- اخبار و افکار، و آن مجموعهء ادبی و تاریخی است که در روزنامهء خود آن را منتشر کرده و در مطبعهء جدعون بیروت به سال 1912م. به چاپ رسانیده است. 2- اسماء البنات، دربارهء معانی نامهای...

غریب

[غَ] (اِخ) منصور شاهین. سرایندهء شعر معروف «المعنی» از معلقهء «دامور» وی لبنانی است و دیوانش در مطبعهء جدعون بیروت به سال 1914م. چاپ شده است. (از معجم المطبوعات ج2 ص1407).

غریب

[غَ] (اِخ) (شاه... میرزا) از نبائر سلطان حسین میرزا(1) و شاعر بود. و به جودت ذهن و حدت طبع به تلاش مضامین غریب طریقهء ندرت می پیمود:
نی غبارست که از دامن صحرا برخاست
که زمین هم به تماشای تو از جا برخاست.
*
بازم بلای دل غم آن ماه پاره شد
ای وای بر...

غریب

[غَ] (اِخ) (متوفی به سال 731 ه . ق.) برهان الدین. غالباً وی را به شیخ برهان الدین یا شاه برهان الدین موصوف دارند. وی از اکابر عرفا و از مریدان شیخ نظام الدین ولی بود. در شهر برهانپور از بلاد دکن درگذشت. (از ریحانه الادب ذیل برهان الدین). رجوع...

غریب

[غَ] (اِخ) ابن احمد. کنیهء وی ابوعمار و تابعی است. رجوع به ابوعمار شود.

غریب

[غَ] (اِخ) قریه ای است در جرابلس از کشور سوریه. (از اعلام المنجد).

غریب

[غَ] (اِخ) (ابو...) ناحیه ای است در عراق واقع در قضاء کاظمیه. (از اعلام المنجد).

غریب

[غُ رَ] (ع اِمصغر) رواست که مصغر غَرَب باشد که نوعی درخت است یا مصغر جز آن باشد. (از معجم البلدان).

غریب

[غُ رَ] (اِخ) وادیی است در دیار کلب، و در شعری به حالت مضاف به «ضاح» آمده است. (از معجم البلدان).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.