جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عبیدالله: (تعداد کل: 33)

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن احمدبن طیفور، مکنی به ابوالحسن. مورخ و از مردم خراسان است. و تولد و وفاتش به بغداد بود. وی ذیلی بر تاریخ پدر خود در اخبار بغداد نوشت. (تاریخ پدر او تا پایان خلافت المهتدی بالله است) او اخبار المعتضد و المکتفی و المقتدر...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن احمدبن عبیدالله القرشی الاموی العثمانی الاشبیلی. امام نحو و از مردم اشبیلهء اندلس بود. هنگامیکه فرنگیان بر اندلس استیلا یافتند وی به بسنه رفت. از تألیفات اوست: شرح کتاب سیبویه. شرح الجمل در ده مجلد. شرح الایضاح که همهء این کتابها در نحو است....

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن جبرائیل بن عبیداللهبن بختیشوع. طبیب باحث و از مردم میافارقین است. از تصنیفات او است مناقب الاطباء. الروضه فی الطب. التواصل الی حفظ التناسل. طبایع الحیوان و خواصها و منافع اعضائها. الخاص فی علم الخواص. وی به سال 453 ه . ق. درگذشت. (از...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن الحبحاب الموصل. مدتی والی مصر بود. هشام بن عبدالملک وی را به سال 117 ه . ق. به افریقیه فرستاد و او کار آنجا را سامان داد و غازیان به صقلیه و سوسن و سرزمین سودان فرستاد و همه پیروز بازگشتند سپس امر بلاد...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن حر الجعفی. مردی شجاع و در شرف، صلاح و فضل از بزرگان قوم خود بود. وی از اصحاب عثمان بن عفان است. پس از قتل عثمان به معاویه پیوست و در جنگ صفین با او بود پس از قتل علی (ع) بکوفه رفت و...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن حسن بن حصین العنبری. قاضی و از فقهاء و عالم به حدیث و از مردم بصره بود ابن حبان نویسد. او در فقه وعلم از سادات بصره بود. به سال 157 ه . ق. قضاوت بصره یافت و به سال 166 ه . ق....

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن حسن بغدادی، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به غلام، حاسب و فلکی و از افاضل است از کتب اوست: احکام النجوم. اتسییرات و الشعاعات. الاختیارات. الجامع الکبیر. الاصول المجرده. وی به سال 376 ه . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی).

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن حسین الکرخی، مکنی به ابوالحسن. وی فقیه بود و ریاست حنفیه عراق بدو منتهی شد. مولد او سال 260 ه . ق. به کرخ بود و به سال 340 ه . ق. به بغداد درگذشت. از تألیفات اوست: المختصر. شرح الجامع الصغیر. شرح الجامع...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن زیادبن ظبیان البکری مردی شجاع و نزد عبدالملک بن مروان مقرب بود. مصعب بن زبیر را او کشت و سر او را برای عبدالملک فرستاد. سپس با همراهی ابن جارود بر حجاج خروج کرد. پس از قتل ابن جارود به عمان رفت و به...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سری بن الحکم. امیر مصر بود. به سال 206 ه . ق. سپاهیان با وی بیعت کردند و مأمون عباسی او را به امارت آنجا بداشت. سپس پاره ای از ولایت مصر را به خالدبن یزید شیبانی سپرد عبیدالله او را نپذیرفت و با...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سریح، مکنی به ابوبحیی. رجوع به ابن سریح و نیز الاعلام زرکلی شود.

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سعد الزهری البغدادی، مکنی به ابوالفضل. وی قاضی و از رجال حدیث و ثقات بود. دوبار قضاوت اصفهان یافت و مدت آن اندک بود. به سال 185 ه . ق. متولد شد و در 260 ه . ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی).

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سعید یحیی، مکنی به ابوقدامه و ملقب به سرخسی. از حفاظ و ثقات و رجال حدیث بود. در سرخس متولد و در نیشابور ساکن گشت. ابن حبان گوید: وی سنت را بسرخس آشکار کرد و مردم را بدان خواند. بخاری از وی 13 حدیث...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سعیدبن حاتم السجزی الوائلی البکری. از حفاظ حدیث بود. اصلش از سجستان و نسبتش بدانجا است. وی در مکه سکونت کرد و به سال 444 ه . ق. بدانجا درگذشت. از کتب اوست الابانه عن اصول الدیانه. (از الاعلام زرکلی).

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن سلیمان بن وهب، مکنی به ابوالقاسم. وزیر و از اکابر کتاب بود. المعتمد علی الله وی را به وزارت خود برگزید و بعد از وی المعتضد بالله نیز وی را بدان سمت ابقا کرد. وزارت او مدت بیست سال طول کشید و به سال...

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن عبدالرحمان کوفی اشجعی. از حفاظ حدیث و از ثقات و امام بود و اصحاب کتب سته از وی روایت کنند. وی به سال 182 ه . ق. به بغداد درگذشت. (از الاعلام زرکلی).

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن عبدالکریم بن زید المخزومی الرازی، مکنی به ابوزرعه. از حفاظ حدیث است یکصدهزار حدیث از حفظ داشت. گویند هر حدیثی را که ابوزرعه نشناسد بلااصل است. وی به سال 200 ه . ق. متولد شد و در 264 ه . ق. به ری درگذشت....

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن عبدالله بن طاهربن الحسین الخزاعی. امیر و از ادبا و شعراء بود. وی ولایت شرطهء بغداد را یافت و به سال 223 ه . ق. به بغداد متولد شد و در 300 ه . ق. بدانجا درگذشت و معتضد عباسی او را گرامی میداشت....

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن عبدالله بن عتبه بن مسعود الهذلی. یکی از فقهاء سبعه مدینه و از اعلاء تابعین بود. او را شعری نیکو است که قطعه ای از آن را ابوتمام در حماسه آورده است. وی مؤدب عمر بن عبدالعزیز است. وی به سال 98 ه ....

عبیدالله

[عُ بَ دُلْ لاه] (اِخ) ابن علی بن ابی طالب الهاشمی القرشی. مردی شجاع و عابد بود. در جنگی که مصعب با مختار کرد عبیدالله با مصعب بود و به سال 67 ه . ق. در یکی از جنگها به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی).

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.