جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه درون: (تعداد کل: 5)
درون
[دَ] (اِ) اندرون (برهان) مقابل بیرون، اندرون مزیدعلیه آن (آنندراج) ضد برون (انجمن آرا) در میان (غیاث) تو توی جوف باطن بطن داخل شکم در شکم دل در دل میان میانه مقابل ظاهر و بیرون (یادداشت مرحوم دهخدا) در داخل (ناظم الاطباء) جرجب جوف : که گردد به آورد با...
درون
[دُ] (اِ) پیمانهء غله (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (جهانگیری).
درون
(اِ)( 1) دعایی باشد که مغان در ستایش خدای تعالی و آذر خوانند و بر خوردنیها بدمند و بعد از آن بخورند، و هر چیز که بر آن درون خوانده و دمیده باشند گویند یشته شده و هر چیز نخوانده باشند گویند نایشته یعنی ناخوانده، چه یشتن به معنی خواندن...
درون
[دَ] (اِخ) نام شهری است در خراسان مابین مرو و نسا که آنها نیز دو شهراند (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (جهانگیری) نام این شهر در معجم البلدان و حدود العالم نیامده اما در ذیل عالم آرای عباسی یاد شده (از حاشیهء برهان از مجلهء سخن سال 3 شمارهء 3 ص...
درون
( [] (اِخ) قریه ای است از دیههای رستاق کوزدر (تاریخ قم ص 119 و 141.