جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه کندش: (تعداد کل: 2)

کندش

[کُ دُ] (ع اِ) عکه که مرغی است مانند زاغ. (از منتهی الارب) (آنندراج). عکه و زاغچه. (ناظم الاطباء). عکه. (دهار). عقعق. (اقرب الموارد). || مؤلف منتهی الارب نویسد: داروی معطر کندش است به (شین) و کندس بدین معنی لغتی پست است. - انتهی. نوعی از داروها. (دهار). || نام...

کندش

[کُ دِ](1) (اِ) گلولهء پنبه برزده را گویند که به جهت رشتن مهیا کرده باشند. (برهان) (ناظم الاطباء). بندش. غلولهء پنبهء برزده. (انجمن آرا) (آنندراج) (از فرهنگ رشیدی). سبیخه. (السامی). || چوبی را گویند که حلاجان پنبهء برزده را بر آن پیچند تا گلوله شود. (برهان)(2) (ناظم الاطباء). بیخ چوبی...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.