جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه چول: (تعداد کل: 5)

چول

[چَ / چُو] (ص) خمیده. (فرهنگ اسدی) (جهانگیری) (اوبهی). خم و خمیده. (برهان). خمیده و کج. (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام). کج و خم و خمیده. (ناظم الاطباء). خمیده و کج که چوله هم گویند. (یادداشت مؤلف) :
زلفک چول و آن رخان چو ماه.
(از فرهنگ اسدی ص 332).
بار غم بس...

چول

(اِ) آلت تناسل باشد. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام). آلت تناسل مرد. نره. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). آلت تذکیر بخصوص از بچه ها. (یادداشت مؤلف) :
صد بار بگفتم که کچول تو خوشست
یک بار تو هم بگو که چول تو خوشست.
قاضی احمد سیستانی (از آنندراج).

چول

(ترکی، اِ) چل، بمعنی صحرا. (یادداشت مؤلف). بیابان. (جهانگیری). جای خالی از آدم را گویند. (برهان). بیابان ریگ زار و جائی که آدمی در او نباشد و کم عبور کند. (آنندراج) (انجمن آرا). بیابان. صحرای خالی از بشر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). بیابان. جائی که آدمی در آنجا نباشد...

چول

(اِ) در تداول عوام، بورشده. کسی که در بازی نوبتش گذشته است. (فرهنگ لغات عامیانه تالیف سیدمحمدعلی جمالزاده).

چول

(اِخ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. 75 تن سکنه دارد. از چاه مشروب میشود. محصول عمده اش غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.