جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه پارس: (تعداد کل: 7)

پارس

(اِخ) صورتی دیگر از کلمهء فارس است. منسوب به قوم پارسَ از قبایل آریائی ایران. و سپس این کلمه بر تمام مملکت ایران اطلاق شده است برای تاریخ پارس رجوع به کلمهء فارس شود :
چنان بد که در پارس یکروز تخت
نهادند زیر گل افشان درخت.فردوسی.
و بوعل سیمجور میخواست که از...

پارس

(اِخ) نام یکی از پهلوانان ایران بعهد یزدگرد(؟).

پارس

(ترکی، اِ) جانوری است شکاری کوچکتر از پلنگ. (برهان). یوز. فهد. وَشق. و پارس بدین معنی ترکی است.

پارس

(اِ) آواز سگ. بانگ سگ. علالای سگ. عَوعَو. هفهف. عفعف. وَغواغ. وَعوع. وَکوَک. نوف.
- پارس کردن؛ عوعو کردن سگ. نوفیدن. بانگ کردن سگ به شب چون غریبی نزدیک شود.
- امثال: سگ در خانهء صاحبش پارس میکند؛ یعنی هر کس در خانهء خویش یا نزد کسان و اقربای خود شجاع است.

پارس

[سَ] (اِخ) نام سرزمین پارس. رجوع به فارس و پارس و رجوع به بلادالخاضعین شود.

پارس

[سَ] (اِخ) نام قوم پارسی. رجوع به فارس شود.

پارس

[رُ] (اِخ)(1) جزیره ای از گنگبار سیکلاد بجنوب دِلس و بدانجا مرمرهای سفید و زیبای مشهور بوده است. مولد آرشیلوک. صاحب 7700 تن سکنه و عاصمهء آن به همین نام دارای 2700 تن سکنه است.
(1) - Paros.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.