جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه می: (تعداد کل: 6)
می
(پیشوند فعلی) مزید مقدم. پیش جزء فعل. پیشوندی که بر سر صیغه های ششگانهء افعال ماضی و مضارع و امر درآید و بدان معنی استمرار و تأکید و تکرار می دهد یا مفهوم استمرار و تکرار و عادت و تأکید و جز آن را رساند. (یادداشت لغت نامه). کلمهء استمرار...
می
[مَ / مِ] (اِ) به معنی شراب انگوری است. (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان). || مطلق شراب اعم از اینکه از انگور حاصل آید یا مویز و خرما و جز آن. (از یادداشت لغت نامه)(1). صاحب آنندراج گوید: بدین معنی، خام، بی غش، صرف، ناب، ممزوج، نیمرس، نارس، رسیده، جوانه،...
می
(یونانی، حرف، اِ) مو. نام حرف دوازدهم از حروف یونانی و نمایندهء ستاره های قدر یازدهم و صورت آن این است:
(ذ).
(از یادداشت مؤلف).
(ذ).
(از یادداشت مؤلف).
می
[مَ] (اِخ) رودخانه یا نهری است از انهار فارس در رامهرمز، آبش شیرین و گوارا، آب چشمهء بوالفریس و چشمهء سیدان بهم پیوسته رودخانه می شود. (از فارسنامهء ناصری).
می
[مَی ی] (اِخ) الزیاده (1886-1941 م.) ادیب و شاعری از مردم لبنان است. وی علاوه بر لغت عرب به لغت های اروپائی آشنائی داشت. در نهضت ادبی جدید سهمی به سزا دارد. او را مؤلفاتی است از آن جمله: باحثه البادیه. المساوات. سوانح فتاه. و جز آن.
می
[مَی ی] (اِخ) دختر طلابه بن قیس بن عاصم غسانی از ملوک عرب. این زن معشوقهء ذی الرمه شاعر بود و شرح عاشقی آنان در ابتدای دیوان ذی الرمه (چ مصر) آمده است. میه :
نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می
تمثالهای عزه و تصویرهای می.
منوچهری (دیوان ص112).
نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می
تمثالهای عزه و تصویرهای می.
منوچهری (دیوان ص112).