جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مفضل: (تعداد کل: 14)

مفضل

[مِ ضَ] (ع ص) مرد بسیارفضل. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : روز عید فطر بدان حضرت پیوست، جوان فاضل مفضل، دبیری نیک... در ادب و ثمرات آن با بهره... (چهارمقاله ص84). || (اِ) جامهء بادروزه. ج، مفاضل. (مهذب الاسماء). جامهء بادروزهء زن، یا عام است....

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (ع ص) افزون کرده شده و فوقیت داده شده. (غیاث) (آنندراج). تفضیل داده شده و افزون کرده شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تفضیل شود.
- مفضل شدن؛ تفضیل یافتن. برتری یافتن. افزونی یافتن : آدم گفتند بدین نامها مفضل شد بر فرشتگان که خدای آموخت به الهام...

مفضل

[مُ فَضْ ضِ] (ع ص) افزون و فوقیت دهنده. (غیاث) (آنندراج). تفضیل دهنده. برتری دهنده. و رجوع به تفضیل شود.

مفضل

[مُ ضِ] (ع ص) افزون کننده. (غیاث) (آنندراج). آنکه چیزی را افزون می آورد. (ناظم الاطباء) || آنکه باقی میگذارد از چیزی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || نیکویی کننده. (غیاث) (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). فضل کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
مهترانند مفضل...

مفضل

[مُ ضِ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (مهذب الاسماء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
خداوندا من اینجا آمدستم
به امید تو و امید مفضل.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی چ 1 ص53).

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) رجوع به ابن عاصم ابوطالب مفضل و الفهرست ابن الندیم و معجم الادباء چ مرجلیوث ج7 ص170 و الاعلام زرکلی ج3 ص1063 و قاموس الاعلام ترکی و معجم المطبوعات ج2 ستون 1770 شود.

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن سعد ابن حسین مافروخی. رجوع به مافروخی شود.

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن عمر. رجوع به ابهری اثیرالدین و روضات الجنات ص335 و قاموس الاعلام ترکی و الاعلام زرکلی ج3 ص1063 و تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص500 و 504 شود.

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن عمر، مکنی به ابوعبدالله یا ابومحمد جعفی کوفی. از اصحاب امام جعفر صادق (ع) و امام موسی کاظم (ع) و از متکلمان معتزله است. وی کتاب معروف خود «توحید مفضل» را که در رد بر دهریه و اثبات وجود صانع است از سخنان امام جعفر...

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن فضاله. رجوع به ابومعاویه مفضل در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی شود.

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن محمد بن مسعربن محمد تنوخی، مکنی به ابوالمحاسن (متوفی به سال 442 ه . ق.). ادیب و فقیه و نحوی و از مردم معره النعمان بود. نیابت قضاء دمشق را داشت و نیز عهده دار قضاء بعلبک بود. وی معتزلی بود. او راست: «الرد علی...

مفضل

[مُ فَ ض ضَ] (اِخ) ابن محمد بن یعلی بن عامر الضبی مکنی، به ابی العباس (متوفی به سال 168 ه . ق.). از روات شعر و عالم به ادب و ایام عرب و از مردم کوفه بود. عبدالواحد لغوی گوید اشعاری که وی از کوفیان نقل کرده موثق تر...

مفضل

[مُ فَ ض ضَ] (اِخ) ابن مسعود تنوخی حنفی، مکنی به ابوالمحاسن (متوفی به سال 442 ه . ق.). از علمای قرن پنجم هجری است. او راست: التنبیه فی الرد الشافعی فیما خالف النصوص و البیان عن الفصل فی الاشربه بین الحلال و الحرام. (از کشف الظنون ج1 ص263 و...

مفضل

[مُ فَضْ ضَ] (اِخ) ابن المهلب بن ابی صفره الازدی، مکنی به ابوغسان (متوفی به سال 102 ه . ق.). از حکام و شجاعان و معاریف عرب در عصر خود بود که در بصره اقامت داشت و به سال 85 ه . ق. حجاج فرمانروایی خراسان را بدو سپرد و...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.