جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مزمل: (تعداد کل: 6)

مزمل

[مُ زَمْ مِ] (ع ص) نعت فاعلی از تزمیل. در پیچنده به جامه و پنهان کننده خود را. (از منتهی الارب). جامه در سرآورده. مدثر. (السامی ص 35 س 4 چ بنیاد فرهنگ). جامه به سر درکشیده. (مهذب الاسماء). به جامه پیچیده. (شعوری). در جامه پیچنده خود را. جامه بر...

مزمل

[مُ زَمْ مِ] (اِ) لوله ای باشد از مس یا برنج که چون بر جانب راست پیچند آب از آن لوله روان شود و اگر به طرف چپ گردانند بایستد و این لوله را بیشتر در حمام ها و آب انبارهای سرپوشیده نصب کنند. (برهان) (رشیدی). لوله ای مسین و...

مزمل

[مُ زَم مَ] (ع ص) درپیچیده شدهء به جامه و پنهان کرده شدهء در آن. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).

مزمل

[مُزْ زَمْ مِ] (ع ص) آنکه به خود می پیچد و در جامه های خود پنهان میشود. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). در جامه پیچیده. (آنندراج) (برهان). به گلیم پیچیده شده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

مزمل

[مُزْ زَمْ مِ] (اِخ) از القاب و اسماء نبی. لقب النبی فی القرآن. (حبیب السیر چ خیام ص 291) : یا ایهاالمزمل (ای گلیم به خود پیچیده). (قرآن 73/2).
خواند مزمل نبی را زین سبب
که برون آ از گلیم ای بوالهرب.
مولوی (مثنوی چ خاور ص 239 س 10).

مزمل

[مُزْ زَمْ مِ] (اِخ) نام سورهء 73 از قرآن کریم.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.