جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه محمل: (تعداد کل: 6)
محمل
[مَ مِ] (ع اِ) کجاوه که بر شتری بندند و هودج و این صیغهء اسم ظرف است از حمل بالفتح که به معنی بار برداشتن است. (غیاث). بارگیر. تخت روان. عماری. مهد. هودج. ج، محامل. دو شقهء مساوی که بر شتر بار کنند. (از اقرب الموارد). از وسائل سفر مانند...
محمل
[مَ مِ] (ع اِ) مجازاً به معنی معنی و ظرف لفظ. (از آنندراج). معنی کلمه و جمله و عبارت :
بود از شوق خرابات و حرم هر بیتم
لیلی عشوه طرازی که دو محمل(1) دارد.
محمدقلی سلیم.
|| آنچه مطلبی را بدان حمل و تأویل کنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و یغفر...
بود از شوق خرابات و حرم هر بیتم
لیلی عشوه طرازی که دو محمل(1) دارد.
محمدقلی سلیم.
|| آنچه مطلبی را بدان حمل و تأویل کنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و یغفر...
محمل
[مِ مَ] (ع اِ) دوال شمشیر. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). ج، محامل. (مهذب الاسماء). حماله. (اقرب الموارد). || ریشهء درخت. بیخ. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
محمل
[مُ مِ] (ع ص) زن که شیرش فرودآید بی محل. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
محمل
[مُ حَمْ مَ] (ع ص) برده شده و حمل شده. (ناظم الاطباء).
محمل
[مُ حَمْ مِ] (ع ص) برنده و حمل کننده ناقه و جز آن (ناظم الاطباء).