جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه عی: (تعداد کل: 5)

عی

[عَی ی] (ع مص) بمعنی عُواء است در همهء معانی. رجوع به عُواء و اقرب الموارد و منتهی الارب شود. عَوّه. عَویه. || درماندن در کار، یا به مراد خود راه نیافتن و استواریش را نتوانستن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). درماندگی در کاری. (غیاث اللغات). نیافتن راه مطلوب...

عی

[عَی ی] (ع ص) درمانده در کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). شخصی که در کار خود مانده باشد یا به مراد خود راه نیافته و محکم کردن آن نتوانسته باشد. (از اقرب الموارد). عَیّان. عَیایاء. عَییّ. رجوع به عیان و عیایاء و عیی شود. ج، أعیاء (اقرب الموارد)...

عی

[عی ی](1) (ع مص) بسته شدن بر کسی سخن و بیان کردن نتوانستن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). درمانده شدن در سخن. (غیاث اللغات). تنگ آمدن در سخن. (از اقرب الموارد).
(1) - در منتهی الارب این مصدر به فتح اول [ عَی ی ] ضبط شده است، اما در...

عی

[عی ی] (ع اِمص) درماندگی در سخن. ضد بیان. || درماندگی در کار. || راه نیافتن به مراد و عجز از اجرای مراد. || عدم توانایی بر استواری کارها. (ناظم الاطباء).

عی

[عَی ی] (اِخ) ابن عدنان. نام برادر معد است. (از منتهی الارب).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.