جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ضیغم: (تعداد کل: 2)
ضیغم
[ضَ غَ] (ع اِ) شیر بیشه. (منتهی الارب). شیر. اسد. شیر قوی. شیر درنده. (منتخب اللغات). شیر گزنده. (دهار). ج، ضیاغم :
کس را بجهان چون پسر تو پسری نیست
آهوبچه کی باشد چون بچهء ضیغم.فرخی.
وز خلق یکی بسان میش است
پرخیر و یکی به شرّ ضیغم.ناصرخسرو.
نیروده توست ناف خرچنگ
عشرتگه تو دهان ضیغم.خاقانی.
به...
کس را بجهان چون پسر تو پسری نیست
آهوبچه کی باشد چون بچهء ضیغم.فرخی.
وز خلق یکی بسان میش است
پرخیر و یکی به شرّ ضیغم.ناصرخسرو.
نیروده توست ناف خرچنگ
عشرتگه تو دهان ضیغم.خاقانی.
به...