ضیغم

معنی ضیغم
[ضَ غَ] (ع اِ) شیر بیشه. (منتهی الارب). شیر. اسد. شیر قوی. شیر درنده. (منتخب اللغات). شیر گزنده. (دهار). ج، ضیاغم :
کس را بجهان چون پسر تو پسری نیست
آهوبچه کی باشد چون بچهء ضیغم.فرخی.
وز خلق یکی بسان میش است
پرخیر و یکی به شرّ ضیغم.ناصرخسرو.
نیروده توست ناف خرچنگ
عشرتگه تو دهان ضیغم.خاقانی.
به اقبال تو از سگی برنتابم
که طبع هنر کم ز ضیغم ندارم.خاقانی.
پادشاه وحوش از آن باشد
که بخود کار خود کند ضیغم.ابن یمین.
|| (ص) گزنده. (منتهی الارب) (منتخب اللغات).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.