جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه شهوه: (تعداد کل: 3)
شهوه
[شَهْ وَ] (ع اِمص، اِ) خواهانی تن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
- شهوه الحبالی؛ ویار (در زنان باردار). (یادداشت مؤلف).
- شهوه الطین؛ ویار گِل خوارگی. بنطا. (از یادداشت مؤلف).
- شهوه کلبیه؛ فرط شهوت و شدت آن و حرص بر خوردن باشد چنانکه در طبیعت سگها است. (از بحر الجواهر). رجوع به...
- شهوه الحبالی؛ ویار (در زنان باردار). (یادداشت مؤلف).
- شهوه الطین؛ ویار گِل خوارگی. بنطا. (از یادداشت مؤلف).
- شهوه کلبیه؛ فرط شهوت و شدت آن و حرص بر خوردن باشد چنانکه در طبیعت سگها است. (از بحر الجواهر). رجوع به...
شهوه
[شَهْ وَ] (ع مص) دوست داشتن و خواستن کسی یا چیزی را و آرزومند وی گردیدن. ج، شهوات. (منتهی الارب). حرکه النفس طلباً للملائم. (اقرب الموارد) (تعریفات). || آرزومند کردن. (دهار) (المصادر زوزنی). || (اِمص، اِ) آرزو. (منتهی الارب) (ترجمان علامهء جرجانی). آرزو و شوق نفس بطرف حصول لذت و...
شهوه
[شَهْ وَ] (اِخ) نام محلی کنار راه قم و سلطان آباد میان گرچون و ملک آباد در 265300 گزی طهران. (یادداشت مؤلف).