شهوه
[شَهْ وَ] (ع مص) دوست داشتن و خواستن کسی یا چیزی را و آرزومند وی گردیدن. ج، شهوات. (منتهی الارب). حرکه النفس طلباً للملائم. (اقرب الموارد) (تعریفات). || آرزومند کردن. (دهار) (المصادر زوزنی). || (اِمص، اِ) آرزو. (منتهی الارب) (ترجمان علامهء جرجانی). آرزو و شوق نفس بطرف حصول لذت و منفعت. میل مفرط نفس به لذائذ. || گاه بر گرسنگی نیز اطلاق شود. (از بحر الجواهر) (از کشاف اصطلاحات الفنون). جوع. (یادداشت مؤلف). رجوع به شهوت شود.
فرهنگ عروضی همصدا برای اندروید
فرهنگ تخصصی واژگان عروضی؛ ابزار کاربردی برای شاعران و پژوهشگران شعر فارسی با جستجوی سریع.
مشاهده جزئیات محصول
