جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه رقیه: (تعداد کل: 13)
رقیه
[رَقْ یَ] (ع مص) یا رُقیَه مصدر به معنی رَقْی (ناظم الاطباء) رجوع به رَقْی شود.
رقیه
[رُقْ / رَقْ یَ] (ع مص) مصدر به معنی رَقْی (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) افسون کردن (دهار) دردمیدن افسون خود بر کسی (از آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53 ) (تاج المصادر بیهقی) رجوع به رقی شود.
رقیه
[رَقْ یَ] (ع اِ) یک بار صعود کردن (ناظم الاطباء).
رقیه
[رُقْ یَ] (ع اِ) افسون (ناظم الاطباء) (دهار) (آنندراج) سحر و افسون (غیاث اللغات): نشره؛ افسون که بردیوانه و مریض دمند (منتهی الارب) افسون و تعویذ ج، رُقی و آن مباح است اگر بزبان عربی و به اسمای الهی و صفات واردهء خدای تعالی باشد و نیز بر رقیه تکیه...
رقیه
[رِقْ قی یَ] (از ع، اِمص) رقیت بندگی کردن و غلامی نمودن (آنندراج) رجوع به رقیت شود.
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) رقیه نام دختر آن حضرت (ص) (ناظم الاطباء) نام دختر نبی (ص) (منتهی الارب) نام دختر رسول (ص) و رقیه نوشته (غیاث اللغات) (آنندراج) دختر حضرت رسول (ص) از « قاف » تصغیر رَقیَه باشد از مأخذ ترقی و ارتقاء و بعضی به کسر خدیجه و...
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) بنت الحسین (ع) (ناظم الاطباء) نام دختری از حسین بن علی (ع) (یادداشت مؤلف) به نقل بیشتر اهل منبر وی همان است که در خرابهء شام شبی پدرش [امام حسین علیه السلام] را در خواب دید و بیدار شد و از حضرت زینب پدرش را خواست...
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) بنت عبدالمطلب شاعره بوده و در مدح حضرت رسول (ص) اشعاری سروده است رجوع به البیان و التبیین ج 3 ص 255 شود.
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) بنت علی بن ابیطالب (ع) از صهباء سه دختر امیرالمؤمنین علی (ع) نام رقیه دارند و یکی از آن سه زوجهء مسلم بن عقیل بن ابیطالب است (یادداشت مؤلف).
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) رقیه بنت علی بن ابیطالب (ع) از ام الحبیب التغلبیه بود رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 455 و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 584 شود.
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) بنت علی بن ابیطالب (ع) از فاطمه که در صغر سن درگذشت جوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 436 شود.
رقیه
[رُ قَیْ یَ] (اِخ) فاطمه بنت عمر بن خطاب (رض) (یادداشت مؤلف) رجوع به عقدالفرید ج 7 ص 99 و مادهء فاطمه بنت عمر بن خطاب و حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 493 شود.
رقیه
[رِقْ یَ] (ع اِ) هیأت صعود کردن || نوع صعود کردن (ناظم الاطباء).